گفت مولود حرم فزت ورب الکعبه
مست جام سَحَرم فزت ورب الکعبه
پر بزن از قفس تنگ تن ای روح روان
می چکد خون سرم فزت ورب الکعبه
خون چشمان مرا پاک کنید ای یاران
به خدا می نگرم فزت ورب الکعبه
سرِ بشکافته ام باد فدای ره دوست
من زجان می گذرم فزت ورب الکعبه
آه از دست شما می روم ای بی خبران
داده جانان خبرم فزت ورب الکعبه
شب قدر رمضان و شب احیای علی است
من رضای قَدَرم فزت ورب الکعبه
پیشوازم بنما فاطمه جان می آیم
بی تو خونین جگرم فزت ورب الکعبه
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/5/17 در ساعت : 17:19:7
| تعداد مشاهده این شعر :
977
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.