ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



هوای پائیزی

در هوای سرد صبح پائیزی

می‌کنم دنبال، کندنِ جان را به نومیدی
...

یک کلاغِ سیاه می‌گوید

غنچه در این هوا نمی‌روید
...

آن کلاغ سیاه نمی‌داند

که بام کلّه‌ی ما ، دو هوا دارد

...

یک هوایی که در زیر بال کلاغ می‌گنجد

و یک هوایی که در فکرِ کلاغ هم نمی‌گنجد

...

یک هوایی که سفله‌پرور است و پائیزی

و یک هوایی که غنچه‌پرور است و نوروزی

...

بالهای کلاغ که باز می‌شوند و گسترده

آسمان تیره می‌شود و در پسِ پرده

...

ولی خوشا سَری که در هوای دلش رفت

آسمان خیره می‌شود به او که کجا رفت

...

دلم هوای غنچه‌ی لبانِ تو را داشت

سرم در این هوا به هوا رفت و دوست داشت

...

تو مهربان‌تر از آنی که بگذاری

رسد دلی که بی‌سر وپاست را آزاری

...

درون سینه‌ی من‌است یک جوانه، پنهانی

در انتظار بهاری که در سینه‌ات داری

...

و آب شد دلِ یخِ لبانم آهسته

ز رؤیت غنچه‌ای که بر لبت نقشِ زندگی بسته
...

اگر نگاه تو مرا امیدوار کند

همین امید، مرا از خودم بی‌نیاز کند
...

تمام شد کندنِ جانِ من به آسانی

از زمین و زمان و هوای نفسانی
...

سلام بر گرمای صبح پائیزی

در طلوع عشق و شور بهروزی

کلمات کلیدی این مطلب :  امید ، ناامیدی ، عشق ، پائیر ، هوای تو ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1404/8/13 در ساعت : 8:48:16   |  تعداد مشاهده این شعر :  7


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 16,277 | بازدید دیروز : 35,741 | بازدید کل : 126,616,769
logo-samandehi