برام گریه کن، شاید آروم بشم!
شاید کم کنی بار دردو غمو
برام گریه کن تا سبک تر بشم!
من از یاد بردم آخه گریمو
تا می تونی دست منو سف بگیر
نمی خوام دوباره منو گم کنی!
زیادی تو چشمای من زل نزن!
نمی خوام غمامو تجسم کنی!
شبام خیلی وقته که از دست رفت
کمک کن که روزامو از دس ندم
کسایی به من سنگ تهمت زدن؛
که من سنگشونو به سینم زدم
پر از نفرت و کینه بودن همه
از انصاف و خوبی فقط دم زدن!
اگه حرفاشون حرف محکم نبود
ولی سیلیاشونو محکم زدن!!!
نپرس این که چشمام چرا خون شده!
محاله با این حرفا بهتر بشم!
من از یاد بردم دیگه گریمو
فقط گریه کن تا سبک تر بشم!
***
ولی اولین خندمو یادمه
غروبی که چشمات به دادم رسید!
غروبی که دنیارو دادن به من
غروبی که حوا به آدم رسید...
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/3/2 در ساعت : 0:4:0
| تعداد مشاهده این شعر :
1333
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.