به عزیز دل جناب معلمی
ای عشق اَبَر قدرت در ما سرطان زا
ماها همه بیمار شما ها سرطان زا
گیسوی پریشان تو جمعیت ِ مقبول
لب ها سرطان زا قد و بالا سرطان زا
خشک است کویر دل من باد مبادا
آشفته کنی روز و شبم را ...سرطان زا
خوردند کباب جگر سوخته ام را
ای کاش بود اطعمه آنجا سرطان زا !
لیبی ، سومالی ، ترکیه ، پاریس ...امارات
القصه سراپا اِمِریکا سرطان زا !
در میکده رهبانم و در مدرسه عابد
گه معتکف روی تو زیبا سرطان زا
شیخا تو چه دانی چه لذیذ است لب سیب
یک گاز زدن در کف حوا ...سرطان زا
درگیر تو هستیم اگر نیک اگر زشت
ای مرگ کهن واژه هیولا سرطان زا
ای عشق کجا در پی بودیم و نبودیم
گیریم که هستی تو فریبا سرطان زا...
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/2/9 در ساعت : 14:17:29
| تعداد مشاهده این شعر :
1383
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.