آنسوی پیچ خورده ی خط های ازدحام
	تنها نشسته منتظرت یک پسر مدام
	 
	تا بلکه باز قاصدکی نامه آورد
	عمرش به باد رفته در این آرزوی خام
	 
	شاید صدای زنگ تو باشد، و می دوم
	مشتاق سوی گوشی و بعدش الو، سلام
	 
	اما تماس بی سخنی قطع می شود
	من مانده در خماری پیغام بی کلام
	 
	عاشق شدن همیشه ی عالم گناه ماست
	وقتی نشانه میرود انگشت اتهام
	 
	حالا به جرم عشق مرا ترک می کنی
	آخر از این شکسته چه می گیری انتقام؟
	 
	یک روز پای دکه ی یک روزنامه ای
	با یک خبر مصیبت من می شود تمام
	 
	در روزنامه بخش حوادث نوشته اند
	یک خودکشی نتیجه ی یک عشق بی دوام
	 
 
کلمات کلیدی این مطلب : 
شرح  ،  
...  ،  
 
    
موضوعات  : 
    
       تاریخ ارسال  :  
1390/10/22   در ساعت   :    7:39:0
      |  تعداد مشاهده این شعر : 
    
1079
    
    
   
   
        متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.