دوباره از تو نوشتم چقدر زیبا شد
دوباره از تو سرودم که گرم و گیرا شد
اگرچه واژه همه کهنه و سخن تکرار
میان دفترم امشب غرور پیدا شد
تو را به مادریِ عاشقانه ها می بُرد
همین حدیث قشنگی که خوب معنا شد
تو مادر پدرت، سایه سارعشقی ومن !
زنی که بود ونبودش اسیر دنیا شد
تو از نژاد نجابت، من ازعشیره ی اشک
تو از زلالیِ آن چشمه ای که دریا شد
هنوز مانده جهان در سوال مبهم خویش
چگونه در دل تو رنج عالمی جا شد؟!
کبوترانه رسیدم،ضریح گمشده ها!
دوباره بغض دلم در خرابه ها وا شد
ونور، این همه چیز ِ جهان تاریکی
درخششی زد و دل وامدار زهرا شد
تاریخ ارسال :
1393/1/14 در ساعت : 12:51:6
| تعداد مشاهده این شعر :
899
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.