| 
                           | 
		
			
غزل! ای حرف هایت راست، ای تیر تو زهرآگین!
 
      
                           | 
		
			
راست می گویید! من هم حرفم شوخی بود وگرنه : هر چه می خواهد دل تنگت بگو...اصل این است ! و لاغیر
 
      
                           | 
		
			
سلام پیمان جان شعر خوبی بود اون مصرع هم هیچ مشکلی نداره دخترا الکی شلوغش کردن :دی
 
      
                           | 
		
			
سلام جناب طالبی زیبا بود..
 
      
                           | 
		
			
خصوصی: یعنی منم مختارم در تمام شعرهام تجربه ی همیشگی و آشکار تاریخ بشریت رو رقم بزنم و بنویسم: که می مانند در رنگ و ریا جنس مذکر را؟؟؟ ------------------- آزادی بیان یعنی همین دیگه!
 
      
                           | 
		
			
سلام جناب طالبی گرامی  غزل بسیار زیبایی بود فقط به احترام خانم ها و خلاصی از" را" مصرع اول که به نظرم فقط به خاطر ردیف و غیر ضرور است در این بیت تغییراتی اعمال کنید موفق باشید
 
      
                           | 
		
			
که می مانند در رنگ و ریا جنس مونث را؟؟؟ کمی سخت بود شنیدنش شاید هم فهمیدنش!! -------------------- تعصب داریدا !
 
      
                           | 
		
			
درود بر پيمان طالبي عزيز  غزلت را خواند فراز و فرود هاي دلنشيني داشت ولذّت بردم  ، بنظر من در مطلع شعر اگر  از واژه ي مخنّث« نه زن نه مرد»به جاي موئنث  استفاده كني كارت زيبا تر وماناتر خواهد شد. همواره از هستي بخش مهربان شادي و سلامتي  تو را آرزو مندم.
 
      
                           | 
		
			
درود بر شما و این صراحت لهجه.
 
      
                           | 
		
			
سلام
 دمتون گرم...
 صبا! شب از چه می تازد چنین بی پرده در سینا
 بیا و با خود آور پرتو صبحٍ تنفس را (صبح تنوین دارد!)
 
      
                           | 
		
			
که می مانند در رنگ و ریا جنس مونث را ? ? ?.......................... در گیر و دار قافیه ما را لگد نکن شاعر! ----------------- دلم پر بود خانم افضلی! :)
 
      
                           | 
		
			
سلام طالبی عزیز آفرین به شما چه طبع روان و چه تسلط خوبی بر کلمات داری! احسن برادر خوب
 
      
                           |