می گشایم دفترم را
می هراسم
از اینکه دفترم بی خط
بی صراط مستقیم است
و می گذارد بر دوشم
رسالتی را
به سنگینی احساس یک پیامبر
و سخت می آزارد مرا
اینکه گاه کج می روم
و گاه چرک آلود می شود ، دفترم