برای من شب بی تو سیاه و غمبار است
جهان حکایت یک شهر زیر آوار است
چگونه طی کند اندوه نیمه ی شب را
کسی که از سر شب تا به صبح بیدار است
برای تو همه جا آفتابی و روشن
برای من همه جا بی تو تیره و تار است
بیا قدم بزنیم ای بهار در باران
تمام کوچه از عطر عبور سرشار است
هوا ، هوای بهاری ، هوای بارانی
زمان ، زمان مناسب برای دیدار است
کسی که چشم به راه مسافرش باشد
به هرچه می نگرد جلوه ی رخ یار است
تو را ندیدم و از دوری تو می میرم
چقدر مردن در انتظار دشوار است !
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/3/4 در ساعت : 5:24:3
| تعداد مشاهده این شعر :
975
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.