ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نفرین _ در اعتراض به کشتار مسلمانان میانمار


 



بکش آهی که این آتش زبانی شعله ور دارد



لبی تر کن که بی تردید نفرینت اثر دارد



به خاک تیره بنشیند هرآن کاخ سیاهی که



از این طرح جنایت ها هزاران زیر سر دارد



حقوقی را که می گفتند، غارت بود، آتش بود...



گوارا باد – آه از این حقوقی که بشر دارد



در آن محدوده ی هستی که تاریک است اوضاعش



خدا از حال و روز بندگان خود خبر دارد



تو را آتش زد آن دستی که می خشکد بدون شک



هر آن دستی که در مشتش هیاهوی تبر دارد



همیشه با تو برخوردش چنین بوده است شهری که



بهار بی دوام اما زمستان بیشتر دارد



تما دربها را بسته می بینم به روی خود



تمام لحظه ام امشب از این غم چشم تر دارد



در آن اقلیم شرم آور نشان از عشق چندان نیست



مسلمانی مگر نعش تو را از خاک بردارد



شدم مثل غروبی که غم انگیز است یا مثل



کسی که منتظر هست و مسافر در سفر دارد ...



  



  سید حسن مبارز



 



 


کلمات کلیدی این مطلب :  نفرین ، ، _ ، در ، اعتراض ، به ، کشتار ، مسلمانان ، میانمار ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/4/29 در ساعت : 9:9:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  1225


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مصطفی پورکریمی
1391/4/29 در ساعت : 11:41:39
سلام جناب استاد مبارز عزیز
حقوقی را که می گفتند، غارت بود، آتش بود...
گوارا باد – آه از این حقوقی که بشر دارد
غزل اعتراضی بسیار پرمحتوایی بود مأجور باشید به امید آزادی همه ی سرزمین ها و انسان های ستم دیده
سید اکبر سلیمانی
1391/4/30 در ساعت : 4:59:46
سید عزیز خیلی لذت بردم.
ابراهیم حاج محمدی
1391/4/29 در ساعت : 11:11:24
دست مریزاد استفاده کردم / تمام درب ها را اصلاح کنید حرف میم تایپ نشده سهوا
وحیده افضلی
1391/4/29 در ساعت : 15:46:27
درود بر شما کسی که منتظر هست و مسافر در سفر دارد
هستی ثنایی
1391/4/29 در ساعت : 12:38:50
سلام جناب مبارز
شریک درد بی درمان انسان میا نماریم..... در این دوران غوغا و دروغ حق انسان ها گرفتاریم.
در میانمار همچو بوسنی سقوط پست آدمی دیدم
مسلمان بی دفاع در خاک و خون ، ننگ بشر دیدم
نباشد زندگی گفتن این عصر حضور سلطه شیطان
که حیوان می کشد انسان و خاک بر سر بشر دیدم. در این سوگ اشک می باریم . ارادتمند....حیاتی.....29/4/91
سعید تاج محمدی
1391/4/30 در ساعت : 15:58:47
درود بر برادر بزرگوارم "گریه کن! ... این ها جایزه ی صلح نوبل را در پرونده ی قطور جنایاتشان دارند..."
الهم عجل لولیک الفرج، انه قاصم شوکه المعتدین...
علی میرزائی
1391/4/29 در ساعت : 12:43:50
سلام جناب مبارز گرامی غزل روان وفاخری است با احساسی دردناک در آغوش آن. مستکبرین باید در انتظار عذاب الیم باشند اگرچه هم اکنون دارند آن را تجربه می کنند. زنده باشید
اصغر اکبری
1391/4/30 در ساعت : 16:17:48
سلام بسيار خوب بود. مصرع آخر اين بهتر نيست: کسی که منتظر هست و كسي را در سفر دارد ... با مهر
فاطمه زاهدمقدم
1391/5/2 در ساعت : 17:31:7
با سلام شعر بسيار زيبايي بود موفق باشيد .
نغمه مستشارنظامی
1391/5/13 در ساعت : 13:13:9
خدا از حال و روز بندگان خود خبر دارد


خدایا موعود را برسان
بازدید امروز : 47,211 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 124,005,811
logo-samandehi