ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزل مرثیه ای برای حضرت زهرا ( سلام الله علیها )

  

 

کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در

سینه ی آیینه را می شد سپر دیوار و در

زخم بود و شعله ای ، بال هما آتش گرفت

ز آشیان سوخته دارد خبر دیوار و در

گرد بادی بود و توفان  "قاف" را در بر گرفت

ریخت از سیمرغ خونین بال ، پر ، دیوار و در

خانه ی وحی پیمبر ، در بلا پیچید و شد

باغ پرپر،سرو زخمی ، نوحه گر ، دیوار و در

در نفس های کویر کینه زادان ،کس نبود

کوثر جوشنده را  یاور ، مگر دیوار و در

دختر پیغمبر و تدفین پنهانی به شب ؟!

وای بر امت ، کند لب وا اگر دیوار و در !

حیرتی دارم من از صبری که بر حیدر گذشت

ذوالفقار آرام بود  و شعله ور ، دیوار و در

استخوانی در گلو ، خاری به چشم ، آتش به جان

ناله ها در چاه گاهی ، گاه بر دیوار و در

گریه ی پنهان حیدر از نفاقی آشکار

شاهد سوز علی شب تا سحر ، دیوار و در

از فدک تا کربلا یک خط طغیان بیش نیست

سوخت آن جا خیمه ، این جا را شرر ، دیوار و در

کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ، مرثیه ، ای ، برای ، حضرت ، زهرا ، ( ، سلام ، الله ، علیها ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 5:21:41   |  تعداد مشاهده این شعر :  2510


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

هم اکنون 14 سال (شمسی) و 5 ماه و 8 روز و 15 ساعت و 11 دقیقه و 29 ثانیه است همراه شماییم 455469089.617 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 5,771 | بازدید دیروز : 6,126 | بازدید کل : 123,417,949
logo-samandehi