ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ماه سجاده نشین


ماه شعبان شد و نوبت به می ناب رسید



وقت شادی دل حضرت ارباب رسید



آنکه چشمان سیاهش ز همان روز نخست



کششی داشت به سجاده و محراب رسید



آن که پیش پدرش شمس گدایی می کرد



آنکه می ریخت به شب یکسره مهتاب رسید



گریه اش گشت از آن لحظه ی سختی آغاز



که ز دستان پدر بر لب او آب رسید



 



قصه ی کرب و بلا را ز ازل می دانست



قحطی آب و وفا را ز ازل می دانست



 



آری! ای خوب تر از خوب علی بن حسین



پسر حضرت محبوب! علی بن حسین



تو روایتگر صحرای جنون خواهی شد



راوی دشت پر آشوب علی بن حسین



پیش چشم تو به لبهای پدر... ابن زیاد...



می زند خنده کنان چوب... علی بن حسین



کربلا...کوفه...سپس شام...چه رنجی باید



بکشی... وارث ایوب! علی بن حسین



 



آمدی ! تا که پیام آور ایثار شوی



در غم و رنج و بلا یکسره تکرار شوی



 



آمدی تا بدمد صبح ز پیشانی تو



ماه و خورشید بیایند به مهمانی تو



قسمت چشم تو این بود که تا آخر عمر



دم به دم تر شود از حالت بارانی تو



وای از آن لحظه ی نابی که دعا می خوانی



از نماز تو و آن  سجده ی طولانی تو



بابی انت و امی ...به فدایت جانم



من به قربان تو و آن رگ ایرانی تو



 



ما همه دور سرت...دور سرت می گردیم



بال و پر سوخته ای؟ بال و پرت می گردیم



 



ما به شوق تو پر از حس حیاتیم آقا



سخت مدیون تو تا روز وفاتیم آقا



گرچه طوفان بلا از همه سو می تازد



تو ضمانت بکنی اهل نجاتیم آقا



ما فقط عشق تو را توشه ی رفتن کردیم



اینچنین است که غرق حسناتیم آقا



پدرت کشته ی اشک است خودت می دانی



ما همه کشته ی شاه عبراتیم آقا



 



چه شود مست شوم دم به دم از باده ی تو



راضی ام من به نخی سبز ز سجاده ی تو



 



ای امامی که نفس های تو دشمن کوب است



دشمنت تا به ابد پیش خدا مغضوب است



فکر کردند اگر پای تو را می بندند



خلق باور بکند آل علی مغلوب است!



ابن مرجانه نفمهمید چه فرقی دارد...



با تو که مادرت از روز ازل محجوب است



تو و زنجیر ؟ عجب وصلت ناهمگونی!



عقل ِ این  قوم خدایا چه قَدَر معیوب است؟



 



خطبه ات زیر و زبر کرد بساط شب را



کرد آرام دل غمزده ی زینب را



 



با علی! حضرت سجاد! به مویت سوگند



به مه روی اباالفضل عمویت سوگند



به نمازی که تو را شهره ی عالم کرده



به شفابخشی  دریای وضویت سوگند



به همان خاک غریبی که بقیع اش خوانند



به همان غربت طولانی کوی ات سوگند



و به آن بغض که هر قدر که می باریدی



باز هم بود در آن کنج گلویت سوگند



 



ما دل و دیده به دریای غمت می بازیم



ما به صبرت ز ازل تا به ابد می نازیم



 



تو از آنروز که از وادی غم! برگشتی



سوختی...شعله زدی...درد مسلَّم گشتی



سرو بودی که پس از حادثه ی عاشورا



در غم سروترین سرو جهان خم گشتی



زخم های تو ولی مانع تکلیف نشد



با همان زخم برای همه مرهم گشتی



زهر دادند به تو...رفتی و ملحق به همان



شهدای دهمین روز محرم گشتی



صبح می آید و شب عازم و من بیدارم



با دعاهای تو من حال عجیبی دارم



 



  


کلمات کلیدی این مطلب :  ماه ، سجاده ، نشین ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/4/4 در ساعت : 7:49:24   |  تعداد مشاهده این شعر :  1133

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مصطفی معارف
1391/4/5 در ساعت : 22:41:38
با سلام و درود فراوان ، واقعا در مقابل این کار زیبا نمی دانم جه بگویم واگر بنا باشد که یکی دو بیت از آن را انتخاب کنم به عنوان بخشی که بیشتر نظرم را جلب کرده واقعا نمی دانم کدام را انتخاب کنم که یکایک ابیاتتان را در اوج می بینم .
وفقط می توانم برایتان آرزوی سعادت و موفقیت روز افزون کنم.
سبز باشید و ماندگار
.............................................
سلام جناب معارف
از این همه لطف شما سپاسگزارم و این روزهای مبارک رو به شما تبریک عرض می کنم.
ممنونم .
زنده باشید
دکتر آرزو صفایی
1391/4/4 در ساعت : 13:8:48
سلام بانو
بسیار زیباست و فاخر
این اعیاد بر شما شادباش.
.........................................
سلام
شما همیشه لطف دارید...ممنونم.این اعیاد بزرگ بر شما مبارک باد انشاالله....
مریم توفیقی
1391/4/7 در ساعت : 17:1:37
درود بر شما بسیار بسیار زیبا بود.
..................................................
ممنون و درود بر شما دوست عزیز
نغمه مستشارنظامی
1391/4/4 در ساعت : 8:40:27
راضی ام من به نخی سبز ز سجاده ی تو...بسيار زيبا و خواندني بود احسنت بر شما.اعياد شعبانيه بر شما مبارك
...................................................
ممنون از شما نغمه ی عزیز
اعیاد بر شما هم مبارک باد...
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1391/4/7 در ساعت : 3:22:34
سلام خانم افضلی گرامی
بسیارزیبا وخواندنی سروده اید .دست مریزاد.استفاده کردم
سربلندباشید ومأجور
...............
سلام و یک دنیا ممنون از لطف شما
سید علی اصغر موسوی
1391/4/4 در ساعت : 8:39:2
سلام علیکم
خدا خیرت دهد.
اوزان "رمل مخبون و هزج اخرب" را خوب در می آورید.این نشان می دهد در سبک عراقی موفقترید تا غزل نیمایی/
ترکیب خوش ترکیبی بود.
نکاتی کم برای نقد دارد که ان شاء الله سر فرصت!
محتوا خیلی دلچسب بود.
موفق باشید
.........................
سلام جناب موسوی
ممنون از نظر شما...
اعیاد شعبانیه بر شما مبارک باد...
علی‌رضا قزوه
1391/4/6 در ساعت : 17:19:40
سلام و درود بر شما. حس و حال خوبی دارد این کار و نشان از توفیق شما در قالبی ست که برگزیده اید. در شعر آیینی این روزگار این قبیل شعرها نشانه ی خوبی ست که بگوییم این عصر بیش از همیشه عصر شعر آیینی است. برقرار باشید.
..........................................................................
سلام و درود بر استاد عزیز و بزرگوارم.
ممنونم از شما و لطفی که دارید...خدا کنه با دعای شما بتونم قدم های محکم تری در این مسیر بردارم...
زنده باشید استادم
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 5 ماه و 9 روز و 19 ساعت و 06 دقیقه و 03 ثانیه است همراه شماییم 455569563.489 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 5,295 | بازدید دیروز : 6,975 | بازدید کل : 123,424,448
logo-samandehi