کسی از من نمی پرسد غمت کو ؟
که چشم ابری و هر دم نمت کو؟
خدارا این تقدیر من زار
کجا شد آخر این غم همدمت کو ؟
آی مردم
آي مردم كجائيد بمن غم بدهيد
حكم تقدير چنين گفت كم كم بدهيد
همه غمها كه داديد خوردم بخدا
قوت هر روز مرا كه هر دمادم بدهد
شاخه
به روی شاخه ای من لانه ام بود
تمام سالها آن خانه ام بود
نسیمی آمد و از جای کندش
دلم در گوشه ویرانه ام بود