مي سوزد آشيان ِ مرا شعله هاي كين
زهراي من!نگار من و آبروي دين
افتاده پشت اين در و هي گريه مي كنند
خورشيدهاي كوچك آن يار نازنين
درياي آسمان پر از اندوه و ماتم است
پهلو گرفته كشتي ِ خورشيد در زمين
اي سوره ي نساء ِ من،اي كوثر ِ بهشت
اي شرح ِ غصه هاي تو تفسير ِ "يا" و" سين"
دیگر شکست پشت علی...سر بلند کن...
زهرا....! قسم به سوره ي زيتون،قسم به تين
بي تو نفس به سينه من تنگ مي شود
جان ِ علي و جان ِ تو.......برخيز از زمين
تو ذره ذره پيش علي آب مي شوي
با رنج همصدايي و باغصه ها عجين
.....................
ديگر توان ماندن ات اي ماه من نبود
رفتي و بر جبين مدينه نشست چين
بايد علي به جاي تو مي رفت فاطمه!
هرگز نبود وعده ي آغازمان چنين
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/2/5 در ساعت : 18:29:48
| تعداد مشاهده این شعر :
1001
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.