ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شانه های پدر


باز هم بغض کهنه ی شعری نکته هایی دگر به من آموخت

برد من را کجا نمیدانم ، اشک را این سفر به من آموخت



کوچه در کوچه شهر غمگین شد ، ضربه رهگذر چه سنگین شد

راز آن آسمان نیلی را ، کوچه و رهگذر به من آموخت



لب فرو بست کودکی تنها از غم رنجهای پنهانی

درد یک عمر خون دلها را پاره های جگر به من آموخت



یک نفر روی نردبان رفته پرچم فاطمیه میکوبد

ضربه هایی که پشت هم میزد درسی از میخ و در به من آموخت



گرچه با اشک روضه ی سقا مادرم قطره قطره شیرم داد

گریه کردن برای زهرا را شانه های پدر به من آموخت



واژه ی سینه زن منم بانو سینه سرخم کبود پوشیدم

این همه سوختن که می بینی ، آن در شعله ور به من آموخت


کلمات کلیدی این مطلب :  شانه ، های ، پدر ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/1/22 در ساعت : 17:26:48   |  تعداد مشاهده این شعر :  1413


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

زهرا شعبانی
1391/1/23 در ساعت : 2:26:43
سلام برادر بزرگوارم بسیار زیباست در پناه بانوی دو عالم...
مژده ژیان
1391/1/22 در ساعت : 23:19:18
درود بر شما و استوار آن شانه هاي مهربان پدر كه در غمي تلخ گريست
احمد فرجی
1391/1/22 در ساعت : 21:32:27
باسلام وادب و احترام/زیبا بود و روان و دلنشین . ماجورباشید وموفق . فرجی
سارا وفایی زاده
1391/1/23 در ساعت : 10:49:36
سلام جناب رستگار قلمتان مانا.
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1391/1/22 در ساعت : 21:41:19
سلام آقای رستگارعزیز
غزلی زیبا و دلنشین وتأثیر گذار سروده ای .دست مریزاد
درآستان حضرتش سربلندباشید
------------------------------------------------------------------

م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/1/23 در ساعت : 23:51:6
سلام و عرض ارادت خدمت جناب رستگار
شعری دلنشین،زیبا و روان تقدیم به بانوی بانوان جهان ،دست مریزاد و اجرتان با مخاطب شعر
مصطفی پورکریمی
1391/1/25 در ساعت : 0:36:20
سلام برسید بزرگوار جناب رستگار عزیز
غزل خوش تراش و حزن آور و استادانه ای بود .مأجور باشید.
سینا شهیدا
1391/1/30 در ساعت : 19:20:43
سيدي.با اشك ، عاشقانه مي نويسم كه زيبا بود. و در حد زيباترينها. البته از مادر سرودن براي فرزندانش چنين انتظاري هم هست. دعاي خير حضرت مادر بدرقه ي راهتان باد.
احمد خدادادی دهکردی
1394/4/10 در ساعت : 20:26:23
آفرین زیبا بود
بازدید امروز : 52,285 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 124,010,885
logo-samandehi