هر چند توان ز چرخ و انجم گفتن
صد نسخه تاخر و تقدم گفتن
چون بر سر انصاف روی دشوارست
یک حرف به قدر فهم مردم گفتن
بیدل دهلوی
جز هست تو در هر دو جهان نیست وجود
چون اصل تویی بگو مرا ، چیست وجود ؟
بر کوه نمود جلوه رویت یک شب
اینک همه جا چو رود جاریست وجود
چون معنی اکمل وجودی ، الحق
بی ریشه و جمله اعتباریست وجود
در گریه ی ابر مستتر چون آب است
پیچیده به آواز قناریست وجود
این گوهر اشکی که بلغزد بر رخ
گوید که نماد بی قراریست وجود
داغی به دلم کاشته آن دانه ی خال
آری که نشان داغداریست وجود
"سودازده" چون قدم به دنیا بنهاد
دانست حدوث ناگواریست وجود
اسفند 89
کلمات کلیدی این مطلب :
وجود ،
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/3/4 در ساعت : 5:14:30
| تعداد مشاهده این شعر :
1021
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.