سلام باران مهر غمت مباد از روزگار سخت کردار شاد زی ...................................................... سپاس بانوی قلم گاهی اوقات حماقتها غم انگیز ترین اتفاق روزگارمان می شود دلتان شاد...
|
سلام خانم پناهي شعر شما را دنبال مي كنم باز هم در ايجاز بايد كمي تامل كنيد در ضمن ارتباط و باور پذيري بايد متعارف باشد موفق باشيد خواهر خوبم ..................................................................... سپاس از همراهیتان باور کردم و مرتبط شدم پایدار باشید...
|
سلام امروز مي خواهم عاميانه يا در واقع عوامانه اظهار نظر كنم تا برسم به يك نظريٌه فلسفي 1 - شعرتان طبق معمول زيبا است و ژرفنگر . 2 - « جانا سخن از زبان ما مي گوئي » 3 - اميد وارم اين سوگ مستمر نشود 4 - كه اگر شود مصداقي خواهد بود بر : « واي به وقتي كه بگندد نمك » : حذف معرفت حذف انسانيٌت 5 - البتٌه نه معرفت حذف مي شود و نه انسانيٌت ؛ منتهي« غلو » نه تنها از مشخصات ادبيٌات جهاني ، بلكه و به ويژه اشعار پارسي است و به اصطلاح آگرانديسمان آسيب ها و مسائل اجتماعي . در شعري مشهور از مولانا هم آمده است كه : دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر كز ديو و دد ملولم و انسانم آرزو است آيا مولانا شمس تبريزي را انسان نمي دانست ؟!!! . چرا ! نه انسان حذف مي شود و نه معرفت . بلكه اين هردو دوره هائي از اوج و حضيض دارند كه موضوع نظريٌه « فلسفه تاريخ » نزد امثال اشپينگلر و توئين بي را تشكيل مي دهد . شعرتان نه تنها زيبا است ؛ بلكه : « حرف حقٌ » است . ................................................................................................................ سپاس استاد که در این بیحوله همراهیم می فرمایید و مسرور از اینکه جان سخن را درک نمودید و قلمم را دانستید..شاعر نیستم،شعر نمی نویسم اما.... هر انچه می نویسم تصویر دل و ذهن است که تراوش میکند و زمانی امیدوار می شوم که بدانم گروهی حتی اندک سخن قلمم را هذیان نمیبینند.. با همراهیتان مدد بفرمایید برقرار باشید و سبز....
|
باسلام وادب و احترام / من در آغاز روایت شعری همیشه مرددم و مشکوک و با خود کلنجار می روم و درمورد آغاز کارشما نیز همین حس را دارم که اگر کسی از من شاعر بپرسد که : آیا به راستی دیواری بدون دلیل می ریزد ؟!! چه پاسخی من برایش می توانم درنظر بگیرم . چون عمری ست که شاهد بوده ام که دیوارها با دلیل فرو ریخته اند و ارتباطی هم به فلسفه ندارد . در شعر شما روایت همانگونه که باید و هست ، اتفاق می افتد و بیان می شود بدون هیچ گونه حس شاعرانگری. من در شناخت اینکه چگونه لباس در عزای معرفت(شناخت) می نشیند دنبال هرچه کشف گشتم چیزی به ذهنم نرسید . اما !! شعری پرازحرف های گفته ونگفته در سقوط وتنهایی انسان . موفق باشید و سرفراز همراه با سالی سراسر خوبی - فرجی .................................................................. سپاس از حضورتان گاهی دیوارها فرو میریزند بی سبب اما چرا بی سبب؟ بدان دلیل که ما هر چیزی را سبب میدانیم شاید گاهی اوقات تعریف دلیل و سبب برایمان جا نیفتاده چرا که برای هر اتفاقی به دنبال علتیم هدف از استفاده بی سبب در ابتدای سروده این است که گاهی حماقت ها حکم سبب می گیرند و من با این امر مخالفم .این سروده وصف حال یک حماقت بود. بنده شاعر نیستم فقط از دل می نویسم که گاهی هم به نثر میرود شاعر نبودنم را به شاعرانگی خود ببخشایید. از دقت نظر تان صمیمانه سپاسگزارم و یکی از دلایل ماندن من در این محفل نگاه های منتقدانه و غیر کلیشه ای و دقت نظر اساتیدی چون شماست برقرار باشید و مانا...
|
سلام دخترم بسیار زیبا سرودی آرزوی عزیزم در پناه حق باشی مادر ....................................................... سپاس مادر شاعرم حضورتان را بی بهانه دوست دارم
|
گر بدینسان بگذرد فاتحه ای واجب شاید از سر -دلسوزی- بر جنازه سنگین -انسانیت- آفرين و درود بر شما چه ماهرانه و زيبا.................. ................................................. سپاس که میهمانم شدید
|
سلام خانم پناهی شعر زیبایتان را خواندم از کلماتی زیبا و زبانی روان بهر و احساستان ستودنی ست اما اگر کمی از تصویر های مرگ وعزراییل... فاصله میگرفتید بهتر بود حیف است دور وبرتان را ببینید این همه زندگی و زیبایی خودتان را حرام نکنید موفق باشید ................................................................................................... سپاس از حضورتان اما مگر نه اینکه باید هر روز به فکر مرگ بود؟ مرا ببخشایید که خاطرتان را مغشوش نمودم
|
سلام سرکار خانم پناهی بسیاری رفتار های غیر انسانی نتیجه جهالت ونادانی است وبی معرفتی ها نتیجه ی خود خواهی ها وزیاده طلبی ها به طوری که گاهی به رفتار دوپرنده با یک دیگر غبطه می خورم واین علت های بی ارزش همان بی سببی های مورد اشاره ی شماست.دست مریزاد .............................................. سپاس از اینکه جان سخن گرفتید جضورتان پایدار استاد..
|
سلام باران دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو ودد ملولم وانسانم آرزوست ..................................................................... سپاس بانو جانا سخن از زبان ما می گویی همیشگی باشید...
|
سلام آرزو جان خواندمت، در سوگ بانوی دوعالم زیبا سرودی وپر از غم پایدار باشید ..................................................... درود نازنین در سوگ معرفت بود این سروده فکر میکنم اشتباه نظر گذاشتید عزیزم
|
سلام بارانی باشید .............................. سپاس از حضورتان
|
سپید زیبا و روانی به نظر می رسید کار خوبی بود . سبز باشید ................................................. سپاس از حضورتان اما به نظر می رسید یا باورش کردید؟ پایدار باشید...
|
با سلام مجدد، به نظر می رسد باورش کردم . ماندگار باشید ................................................ سلام پس مسرور که باورش کردید
|
درودتان باد ... عالی... ...................................... سپاس بزرگوار
|