ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



اعتقادات پوسیده


هر روز می‌رود به روالی که باطل است
او هست در فضای ملالی که باطل است

خطّی سیاه دور خودش می‌کِشد هنوز
با گوشه‌ی زُمُختِ زغالی که باطل است

در سوگِ روزگارِ غریبی نشسته باز
جا مانده در گذشته‌ی سالی که باطل است

راضی نشد که جام تمدّن طلب کند
می‌نوشد از سبوی سفالی که باطل است

می‌خواهد از سُلوکِ ریا، بهره‌ور شود
جِد می‌کند به کارِ مَحالی که باطل است

هرگز ندید روی خدایانِ خنده را
بالا نرفت با پَر و بالی که باطل است

از زندگیش لذّتِ کافی نبرده او
با شیوه‌ی حرام و حلالی که باطل است

پژمرده کرد جانِ خودش را بدون عشق
عمری نشست پای نهالی که باطل است

در ذهنِ او که پُر شده با توده‌ای حدیث
چیزی نبود، غیرِ خیالی که باطل است

دیگر گذشت وقتِ جَدل‌های بی‌ثمر
پیدا نشد جوابِ سؤالی که باطل است

سُر می‌خورد به سمتِ تباهی مُریدِ شیخ
از شیبِ تُندِ کوه کمالی که باطل است


موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1404/5/4 در ساعت : 16:39:46   |  تعداد مشاهده این شعر :  87


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 15,365 | بازدید دیروز : 14,731 | بازدید کل : 125,026,841
logo-samandehi