تنهایی وصبوری ما چاره دار نیست
اینجا کسی به غیر خود تو بهار نیست
در چشمهای خسته ی گلها نگاه کن
دیگر یکی به دوری بلبل دچار نیست
این ابرهای برسر ما ابر حادثه ست
با برق چشمهای من و تو ببار نیست
گندم بهانه بود که مردی تبه شود
ورنه گناه جرم نکرده که دار نیست
گل های کاغذی همه در ما شکفته اند
در خانقاه غم زدگان خاکسار نیست
شعری بخوان ز چشم خداوندگار عشق
شعری که درد شاعر آن زلف یار نیست
در گوش ها به زمزمه آواز عشق خوان
پیغام اهل راز که جای هوار نیست
عشق آسمان غم زدگان را طراوت است
پایان عاشقانه ی دل چوب دار نیست
هردل پیامبریست که مبعوث می شود
تنهایی و شکست در این عرصه عار نیست
باید همیشه ساحت دل را عزیز داشت
در سرزمین عشق کسی ریزه خوار نیست
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/10/27 در ساعت : 11:34:35
| تعداد مشاهده این شعر :
870
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.