ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



در غوغای من ربک


 



رسیدم تا اجل، امّارسیدن شد فراموشم



دمیدم در نی  دنیا، دمیدن شد فراموشم



سرم باخندۀ گل گرم شد در فصل گلچینی



دلم چون سیب سرخ افتاد، چیدن شد فراموشم



ندای ارجعی گل کرد، برگشتم دمی تا خود



همین که پر در آوردم پریدن شد فراموشم



 مرید غیرتم، از خود گذشتن رفت از یادم



شهید حیرتم در خون تپیدن شد فراموشم



 صدای سرمۀ چشمت گلوی دیده ام را سوخت



که از شرم تماشایت شنیدن شد فراموشم



 چنان از آخرت گفتم که دنیا گشت عقبایم



چنان گرم تماشایم که  دیدن شد فراموشم



 به تعقیب نمازی بی اذان در خود فرو رفتم



رکوعم، سجده ام  کج شد، خمیدن شد فراموشم



 شب جان کندن آمد باز دل بستم به دل دادن



تب دل بردن آمد، دل بریدن شد فراموشم



 دگر زیر سر من بالشی از گریه بگذارید



چهل سال است راحت آرمیدن شد فراموشم



 اگر گفتند نامت چیست در غوغای من ربک



بگو من هم ملک بودم،  پریدن شد فراموشم 


کلمات کلیدی این مطلب :  در ، غوغای ، من ، ربک ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/20 در ساعت : 22:8:31   |  تعداد مشاهده این شعر :  1394


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

احمدرضا قدیریان
1390/10/21 در ساعت : 20:29:4
سلام.
سپاس. برایتان آرزوی سلامت دارم.
برقرار باشید.
افشین تل لو
1390/10/20 در ساعت : 22:54:33
سلام استاد
زیبا و مشبع بود.
رستگار باشید وکامکار!
اکبر نبوی
1390/10/21 در ساعت : 1:20:21
سلام بر حضرت خوبمان
نگرانم که اگر حرف دلم را در باره ی این غزل بزنم گمان برده شود که سخنم برخاسته از دوستی دیرین با حضرتتان است. با اینهمه چاره ام نیست و به این اندک بسنده می کنم که: رنگ و شهود شیری عرفان در این غزل، آن را در زمره ی زیباترین غزل های شما قرار داده است.
مصطفی معارف
1390/10/21 در ساعت : 9:48:45

دگر زیر سر من بالشی از گریه بگذارید
چهل سال است راحت آرمیدن شد فراموشم

استا زیبا و روان شادکام و سر فراز باشید
مژده ژیان
1390/10/21 در ساعت : 17:12:0
درود بر قلم فصيح استاد قزوه
به قلم كشيدن فراموشي هاتان استادانه و دلنشين بود.
سیاوش پورافشار
1390/10/20 در ساعت : 22:27:24
درود و عرض ادب استاد عالیقدر
غزلی تمام و کمال است و چند بار دیگر باید بخوانم تا به فلسفه شعرتان کاملتر پی ببرم
دست مریزاد
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/10/20 در ساعت : 23:52:29
سلام استاد قزوه ی عزیز
غزلی پرشور ، سرشار از احساس ، زیبا و دلنشین ، دست مریزاد و غزلتان برقرار
سارا وفایی زاده
1390/10/21 در ساعت : 9:29:53
سلام جناب آقای قزوه

بسیار زیبا و شیوا سرودید.

درود بر قلمتان.

پایدار باشید.
مجتبی اصغری فرزقی
1390/10/21 در ساعت : 12:5:5
سلام استاد قزوه ي عزيز


فوق العاده است

غزلي زيبا و قشنگ خواندم كه نهايت لذت به من دست داد


موفق باشيد استاد

وبلاگ : شعر نو پيراهني در باد

مصطفی پورکریمی
1390/10/20 در ساعت : 22:44:53
سلام جناب استاد قزوه ی گرامی

به تعقیب نمازی بی اذان در خود فرو رفتم

رکوعم، سجده ام کج شد، خمیدن شد فراموشم

آنقدر حسّ و تصویر و فرود و فراز در این غزل باارزش هست که فقط باید چندین بار خواند و لذت برد.همراه با زبان شعری که از صورخیال به یک انسجام فلسفی و ملکوت اشراق رسیده است .

موفق و سلامت باشید .

محمد وثوقی
1390/10/21 در ساعت : 1:1:59
سلام بر شما بزرگوار

صدای سرمۀ چشمت گلوی دیده ام را سوخت
که از شرم تماشایت شنیدن شد فراموشم

بسیار زیبا و تأثیرگذارست استاد.
مستدام باشید.
سارا وفایی زاده
1390/10/21 در ساعت : 9:32:46
سلام جناب آقای قزوه

بسیار زیبا و شیوا سرودید.

پایدار باشید.
علی‌رضا دل‌خوش
1390/10/21 در ساعت : 15:33:29
نقاش خیال انگیز! تابلوی زیبایتان، تالار خیالمان را روشن نمود.
برقرار باشید.
احمدرضا قدیریان
1390/10/20 در ساعت : 23:15:39
سلام استاد.
همچنان چشم انتظار پاسختان!
...........
ghazveh-
badan an ra be ete1ae sh0nna nn1resanann
ابراهیم حاج محمدی
1390/10/21 در ساعت : 7:43:32
سلام و درود بر استاد عزیز جناب قزوه { دام عزّه }
غزلی ناب و أحلی من العسل و دلچسب و بیاد ماندنی است . دست مریزاد .
صادق رحمانی
1390/10/21 در ساعت : 10:54:19
زیبا و خواندنی است. با عرض ارادت
بازدید امروز : 44,754 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,209,065
logo-samandehi