ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سر می گذارم به جنگل، گیلان بیابان ندارد/وقتی که دلتنگ باشی بن بست پایان ندارد

(عاشقانه)

سر می گذارم به جنگل، گیلان بیابان ندارد

وقتی که دلتنگ باشی، بن بست پایان ندارد

وقتی که دلتنگ باشی کوهی پر از سنگ باشی

هر نامه ای می نویسی آغاز و عنوان ندارد

آیینه را پای حرفت تا صبحدم می نشانی

تا اینکه چیزی بگوید، حرفی که امکان ندارد

عاشق که باشی و دلتنگ ییلاق و قشلاق یک جاست

فرقی برایت بهار و فصل زمستان ندارد

عاشق که باشی و دلتنگ دست تو در عشق بند است

از کعبه هم می گریزی ترسا و صنعان ندارد

عاشق که باشی و دلتنگ دست دلت می نویسد

بی شک خدایت دخیل است، دست تو جریان ندارد!

چون قلب رکن الیمانی قلب تو را می شکافد

در سنگ، گل می نشاند کاری به باران ندارد

او خاک را می شکافد تا اینکه زمزم بجوشد

پیمانه در دست هاجر نقش بیابان ندارد

سوسویی از سومناتش آتش نشاند به عالم

پروانه پروایی از این رقص خرامان ندارد

عاشق که باشی و دلتنگ حرفت به دل می نشیند

مقبول طبعش می افتد، موسی و چوپان ندارد

عاشق نباشی و دلتنگ باران سرآغاز چتر است

عاشق ندارد هوای شهری که باران ندارد

دریا اگر جوهر من، هر برگ گل دفترمن

عاشق که بنویسد از عشق، انگار پایان ندارد

 

                                        پونه نیکوی

کلمات کلیدی این مطلب :  سر ، می ، گذارم ، به ، جنگل، ، گیلان ، بیابان ، ندارد/وقتی ، که ، دلتنگ ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 5:6:54   |  تعداد مشاهده این شعر :  4169


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

هم اکنون 14 سال (شمسی) و 5 ماه و 8 روز و 17 ساعت و 13 دقیقه و 40 ثانیه است همراه شماییم 455476420.096 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 6,230 | بازدید دیروز : 6,126 | بازدید کل : 123,418,408
logo-samandehi