یلدا
"هزار افسانه" می گوید مُغِ پیر
پرستشگاهِ ناهیدست روشن
سَهی سَروان به گِردِ آتشِ فَرمند
- اگرچه این هزاران شب به خوابِ خود نمی بیند ؛
همانا مهر می آید .
بتارانید خواب از چَشم
سرابِ شب بُوَد آبستنِ سرچشمه ی مهرآب .
گروهی خواب ، گروهی خسته و بی تاب
گروهی نیز بیدارند
- سرابِ خواب را آب نَبوَد
به بیداران بپیوندید ای یاران
همه خوابند ، گروه اندکی بیدار
بلی ،
گویا تنی چندند هشیار
مِهین بانگی برآمد آسمان کوب
- همانا مهر ، اینک مهر
همانا روشنی افزای پاینده
همانا مهر
مانا مهر ، اهورا مهر. . .
هلا مردم ، بر آمد مهر ، مهر آمد
هلا مردم ، بر آمد مهر ،
مهر آمد .
جهان در روشنی تن شست .
مهدی فرزه (میم . مژده رسان)
یلدایی2
یلدای سپید می بارد...
هر چشمه و برکه از سیاهی
ماننده ی غار مانده در برف.
یلدای سپید می بارد
بر برکه و چشمه های تاریک.
خورشید؛
برآی،
از سیا چال.
مهدی فرزه (میم . مژده رسان)
یلدایی3
آدمکِ شب یلدا
با شکلکی ز هندوانه و با خنده ی انار
با چشم های روشن و
فانوس ِ انتظار
چشم انتظار ِ رویش ِ خورشید مانده است
در سایه سار ِ سرو ِ کهن
در برف جاودان.
مهدی فرزه (میم . مژده رسان)
یلدایی 4
یلدا شب قدر شاهنامه ست
یلدا شب حافظ و تفال
بر خوان انار و هندوانه ست
ای سرو بلند شام یلدا
در محفل پیرهای برنا
خورشید کی از تو تابد آیا؟
مهدی فرزه (میم . مژده رسان)
گفتگوی2
- : راهی به آسمان نیست
زین شاخه های همسان
آزادی آسان نیست
ای کاش آزادی آسان بود
آزادی تو ای کاش
آزادی کُل ِ مرغکان بود
مهدی فرزه (میم . مژده رسان)
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/9/30 در ساعت : 23:39:33
| تعداد مشاهده این شعر :
1208
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.