« لیلانه »
چگونه دل ندهم چشم های لیلا را
به سایه سار غزل می کشد دل ما را
درست جاذبه ی آفتاب را دارد
به آسمان بکشاند هزار دریا را
زلال وساده چنان حرف می زند با من
که آفریده چنین حس و حال زیبا را
مرا ببخش اگر دیرگاه آمده ام
از آستان تو بیرون نمی نهم پا را
به یک نگاه،به من جان تازه می بخشی،
چنان که در نظرم آوری مسیحا را
گناه چشم تو باشد اگر هزاران قیس
گرفته اند چنین ساده راه صحرا را
اگر چه از در و دیوار غمزه می بارد
به عالمی ندهم یک نگاه لیلا را
به یک اشاره دلم راستاره باران کن
به خنده ای بنواز این همیشه تنها را
به گیسوان تو مردی دچار افتاده ست
مگیر از شب من آن بلند بالا را !
تاریخ ارسال :
1397/12/28 در ساعت : 11:36:6
| تعداد مشاهده این شعر :
367
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.