ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



رستگاری
کوچه کوچه سیاهی و ظلمت 
لحظه لحظه زمان ، طی نمی شد 
فرق ماه خدا شد دونیمه 
جاده ی آسمان طی نمی شد

شب پر از آهِ در خون نشسته
مسجد و منبر و مُهرِ خونین
تیغ ، آغشته بر زهر کینه .
ضربه زد فتنه بر پیکر دین

جبرئیل ، آه پر ناله سر داد
بعد از آن ضربت و زخم کاری
خون چکید از سر و روی مولا
از خدا گفت و از رستگاری

چاهی امشب غریب است و تنها
نخلها از زمین رو گرفتند
پشت در های خاموش و خالی
کودکان سر به زانو گرفتند

از دهان طبیبان شنیدند
شیر ، درمان زخم امیر است
صف کشیدند و در دست آنها
کاسه هایی که لبریز شیر است

کاش می شد به آنها بگویید
_گرچه تعدادشان بیشمار است_
وقتافطار باید بیایند
چون که بابایشان روزه دار است

در بهشتی ، در آن سوی عالم
شوق زهرا و چشم انتظاری
این طرف در زمینی پر از درد
گریه و ماتم و بی قراری

زینب ! ای آشنا با مصائب
اشک، را با صبوری خجل کن 
پیش این بستر ساده بنشین
باز هم با پدر درد و دل کن 

باز گو کن هر آنچه شنیدی
از شب قدر و از قدر این شب
روزه داریِ ماهی که می سوخت
زخمی و تشنه در آتش ِ تب 

در کویری پر از تشنه کامی
چشمه ی نور قرآن علی بود
در دل تیرگی های دنیا 
آیه ی صبح ایمان علی بود 

ناله کن ای زمین ! ای زمانه !
ناله از داغِ بر دل نشسته 
ناله از روزگار پس از این 
کشتی دین ، که بر گِل نشسته
 
آسمان ! رخت مشکی به تن کن
کوفه داغ پدر دیده امشب 
دست تقدیر ، یکبار دیگر 
گل ز باغ وِلا..چیده امشب 

*آه از این داغ جان سوز و جانکاه
ردّ شمشیر بر صورت ماه

سمانه رحیمی
شهادت امام علی علیه السلام تسلیت باد

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1397/3/13 در ساعت : 23:48:16   |  تعداد مشاهده این شعر :  523


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 18,597 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,182,908
logo-samandehi