تقدیم به ملوانان جان بر کف ایران
باز هم آتش به پا شد باز هم پروانه سوخت
باز هم انگار دل در بینِ آتشخانه سوخت
بعدِ عمری آب، دستِ آشتی با شعله داد
کشتیِ یاران از این همدستیِ خصمانه سوخت
سوی راهی راستین رفتند این دریا دلان
چون سیاوش بر دلِ آتش زدند افسانه سوخت
هرمِ آتش بود و موجِ آب و دردِ غربت و ...
جسم های ناخدایانی که بی رحمانه سوخت
جانِ ایران بود آری! جانِ ایران بود این...
کشتیِ نفتی که در آن کشورِ بیگانه سوخت
عشقِ میهن بود مردان را به دریاها کشاند
در حریمِ عشق باید مانده و مردانه سوخت
حسین احسانی فر(رهای لنگرودی)
تاریخ ارسال :
1396/10/25 در ساعت : 7:44:30
| تعداد مشاهده این شعر :
485
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.