بعد تو چادرسیاه ایل مان را باد برد
یوردمان را روز آخر آتش بیداد برد
دشت بوی نای باران های پی در پی گرفت
خان تمام وعده ها را بعد تو از یاد برد
دلخوشیهامان غزال تیز پای دشت بود
از قضا بعد از تو آن هم حیله ی صیاد برد
بیستون را صخره صخره منت شیرین کشید
خسروی آمد غزل را از سر فرهاد برد
کوچراه رفتن قشلاق هم ناامن شد
عشق را از ذهن زنبق زارها تشباد برد
جابرترمک