دیوارهای دورو برم حرف می زنند
با بودنم همیشه چپ و راست دشمنند
لعنت به من که در همه ی زندگانی ام
اشعار من برای دلم جان نمی کنند
تو مثل روح یک غزل صاف و ساده ای
برعکس شعرهای من آهی مطنطنند
دیگر برای بارش من درد مرده است
چشمان شوره خیز من ابری سترونند
گنجشکهای دورو برم خوب دیده اند
چشمان مشکی ات قفسی جنس ِ آهنند
با خرده شیشه های دلم حرف می زنم ...
بازی تمام شد همه با عشق دشمنند
http://sabzevar-sher.persianblog.ir/
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/8/14 در ساعت : 19:25:44
| تعداد مشاهده این شعر :
1307
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.