ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



یوسفی که به مصاف چاقو می رود

برای تو عشق / گلبرگ سرخ رنگ پریده ای بود / که لای کتابی زرد / کتابی که آیتی بود / بر نخستین سطور از آیاتی عروس / شرمگینانه / لرزان و سخت / اتفاق می افتاد / تا خواب مادرانه ای تعبیر شود / و در چارقد بزرگ شکوفه درشتی / کودکی از آب گرفته شود / برای تو کافه ها / دود های سریع بودند و / عطر های مضر / هر بار که دانه ای را تسبیح می گفتی / و درختی با حیاط خانه آشتی می کرد / برای خیابان / حضور لاله های دریده / گیلاس های واژگون / برای کوچه / ملودی کوتاه شعری لزج / کافی بود / برای تو / یک در بیشتر نبود / زینبیه بود ...
برای من / عشق / حضور دایم ابروهاست / پشت ابر هایی خلوت / برای من عشق / در آن سه پرنده ی بی صورتی پرواز می کند / که بر بازوی کسی ست / برای من عشق / از هر دریچه ای آفتابی ست ...
حالا قرار بود / برای تازه ترین محبوب مجازی ام / شعری از بوسه بنویسم / که چون انگور تازه شهریور / ترکش شراب آدینه باشد / یوسفی که به مصاف چاقو می رود ...
تو ایستادی / وقت خوابیدن پاشنه بلندان شهر / تو ایستادی / و گلستان پر بود / از "نعلبند پسری سر خوش" / تو ایستادی / "قاضی همه شب شراب"...
تو ایستادی / و سفره ای به قدمت چرمینه های پارسی / گشوده شد / تو ایستادی / که ترنج بهارستان بریده شد / تو ایستادی / و در خواب ایران / یوسفی که سر نداشت / به مصاف چاقو رفت ...
ببین بانو ! / این شعر در خاورمیانه سروده شده / و قصه هیچ عشقی نیست / که به تشت خون / ختم نشود .

#وحیدضیایی

برای او که ایستاده به مصاف چاقو رفت


 

telegram.me/sherastan

کلمات کلیدی این مطلب :  شهید حججی ، شعر سپید معاصر ، وحید ضیائی ،


   تاریخ ارسال  :   1396/5/22 در ساعت : 10:39:2   |  تعداد مشاهده این شعر :  691


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مهدی محمدطاهری
1396/5/23 در ساعت : 8:38:4
قصه عاشقانه ای از خاورمیانه را چه نیکو تفسیر فرمودید. کاش نقص عقل ها مانع ادراک حسن یوسف نباشد.
امیر سیاهپوش
1396/5/22 در ساعت : 11:16:28
سلام و رحمت خدا بر شما برادر با غیرت
بازدید امروز : 5,767 | بازدید دیروز : 12,455 | بازدید کل : 122,534,821
logo-samandehi