امشب شبِ تلاقی قدر است و انشقاق
هم وقت وصل آمده هم لحظه ی فراق
در بامدادِ واقعه ها شور می زند...
گویی دلِ زمین و زمان از یک اتفاق
آن اتفاق چیست که اینگونه گشته اند...
هم مرغ های خانه سرآسیمه هم یراق؟
وقتِ وصالِ شمس و قمر آمده ست و خواند...
در گوشِ شامِ تارِ جهان سوره ی طلاق
آتش گرفته سینه ی پهلو شکسته ای
در هجرِ سر شکسته ای از هُرمِ اشتیاق
پیچیده از اذانِ وداعش ترنّمِ ...
(حیّ علی الشّهاده) در آن مسجد و رواق
شمشیر بسته زیرِ عبای نمازِ خود ...
امشب علیه پیش نماز آلتِ نفاق
از قلبِ پایه های هدایت بلند شد ...
ناگه طنینِ سوره ی زلزال در عراق
شاید که هست فرقِ دو تا گشته ی علی(ع)...
شٲنِ نزولِ سوره ی پر قدرِ انشقاق
حسین احسانی فر(رهای لنگرودی)
تاریخ ارسال :
1396/3/28 در ساعت : 13:49:38
| تعداد مشاهده این شعر :
559
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.