مرا به یاد بیاور که زار گریه کنم
به شوق آمدنت بی قرار، گریه کنم
مرا به نامِ خودت با غزل، صدایم کن!
که من به نامِ خودم انتظار، گریه کنم
مسیرِ آمدنت را چقدر دوره کنم؟!
چقدر جان بکَنَم، بی شمار، گریه کنم
چگونه رد شوم از روزهای بعد از تو؟!
چگونه پَر بکشم؟!... بی حصار، گریه کنم
چقدر خوابِ تبر، زخم های پی در پی
به شوقِ تازه شدن در بهار، گریه کنم
چقدر سازِ مخالف شوم به هر بزمی؟!
به زخمه های غم انگیزِ تار، گریه کنم!
و باز مثلِ غزل های نیمه کاره ی خود
نَفَس بگیرم و قبل از فرار، گریه کنم
غروب ها بنشینم درونِ خود، تنها
غریب و بی کس و بی غمگسار، گریه کنم
نگو که مصرع آخِر دلت گرفته عزیز
بزار... در پیِ ریل و قطار، گریه کنم
امیروحیدی
تاریخ ارسال :
1396/2/26 در ساعت : 11:33:47
| تعداد مشاهده این شعر :
461
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.