ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مترسک36/37/38/39

(مترسک 36)

پرستوها

کوچ کردند

کلاغ ها

پشت سرش قار قار می کنند

و گنجشک ها 

به دست های خالی اش 

چشم دوخته اند

مترسک

همچنان روی یک پایش ایستاده است

در توهم حکمرانی بر دشت ها

 

(مترسک 37)

به ریش دهقان

می خندد

مترسکی که هر صبح

با بوسه ی گنجشک ها

از خواب بیدار می شود

 

(مترسک 38)

دهقان مرده بود

مترسک نمی دانست

بخندد یا گریه کند

وقتی سگ دهقان 

از صبح

فقط برای او

دم تکان می داد 

 

(مترسک 39)

می گفت 

بی اجازه ی او

پای کسی به مزرعه

باز نخواهد شد

پوزه ی مترسک

به خاک مالیده شد

وقتی در یورش گرازها

هیچ کس او را 

آدم حساب نکرد 

کلمات کلیدی این مطلب :  مترسک36 ، مترسک37 ، مترسک38 ، مترسک39 ، میدرضا اقبالدوست ،

موضوعات :  اجتماعی ، طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1396/2/6 در ساعت : 22:20:55   |  تعداد مشاهده این شعر :  688


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مدینه ولی زاده جوشقان
1396/2/7 در ساعت : 9:16:15
سلام و درود بر شما شاعر ارجمند
بسیار زیبا و پر مفهوم بود سپاس

-----------------------------------------------

سپاس بسیار خانم ولی زاده شاعر گرامی پاینده باشید
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 5 ماه و 11 روز و 1 ساعت و 49 دقیقه و 07 ثانیه است همراه شماییم 455680147.407 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 2,498 | بازدید دیروز : 6,066 | بازدید کل : 123,434,480
logo-samandehi