ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ازدریا

 

در سینه ام تلاطم پی در پی ، چندی ست مانده بی خبر از دریا

ای کاش هر غروب می آوردی ، یک روزنامه ، پشت  در از دریا !

دلواپس سواحل بی تابم ، دلواپس پرنده ی دریایی

کو پیرمرد خسته ماهیگیر ، امشب بخوان ، بخوان ، پدر از دریا!

ای کاش پستچی دو سه شب یک بار ، می آمد از جنوب و پس از نامه

ناگاه بی مقدمه سر می داد، آواز های در به در از دریا

امشب به جای من بنشین شاعر!، ،با دوربین به قایق سرگردان

اما برای سوژه ی عکاسی ،قدری بگیر بال و پر از دریا

یادم نمی رود شبی از ساحل ، دستی تکان نداده و می رفتم

رد می شدم به اسم صدایم زد ، این بود شرح مختصر از دریا

حس می کنم نفس نفس ماهی ،دلواپس تمام صدف هایم

دستم به دامنت غزل شبگرد، امشب مرا نبر، نبر از دریا

با من صدای هق هق ماهی ها ، در موج خیز اسکله می پیچد

بیرون زدم از آن سفر آوردم ، با خود دوجفت چشم تر از دریا

از کوچ ناگهانی ام آشفته ست ، اقرار می کنم که کم آوردم

شرمنده ام چرا نگرفتم آه ، حتی اجازه ی سفر از دریا !

 

تاریخ سرودن: 25 دی ماه 1389  میبد- یزد

کلمات کلیدی این مطلب :  ازدریا ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 5:2:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  1034


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 1,316 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,222,523
logo-samandehi