حس لطیف سایه سبز علم ،بهشت  
پرواز از درون خودم تا حرم   بهشت

دو ر  تمام  مسجد هر کوچه  دیدنی ست
رقص حروف شورشی محتشم ،بهشت

اسطوره ی تمام اساطیر کربلاست
از کربلا به قدر خودم می چشم  بهشت

من با مداد رنگی سرخم به خط سبز
یکدسته لاله در دل خود می کشم بهشت

اَحلی من العسل خط سرمشق عشق ماست
در مکتب حسین و علی درد و غم بهشت

کیفیت است حاصل یک ظهر تا ظهور
با گوشه نگاه تو هر بیش و کم بهشت

جان به فروش کرده ام ای تیغ های شوم
لبخند دوست مزد من و می خرم بهشت

حُرّ می شوم و منتظرم وا کنی  بغل
با سرخی رکاب شما می پرم بهشت

تنها حسین صدر نشین دل من است
باشد کنار او همه جا لاجرم بهشت

تا آرزوی حضرت عباس در دل است
باشد همیشه  مشربه دیگرم بهشت

پیراهن سیاه محرم مدال من
شال سیاه ماتمتان بر  سرم بهشت

گفتم سلام بر تو و بر کاروان تو
پاسخ رسید شیعه تورا می برم بهشت

تا زنده ام  هوای غمت داغ و تازه است
می میرم  و به  مِهر غمت می روم  بهشت......



#علی_اکبر_مقدم

۱۹ مهر۹۵
مشهد مقدس فریمان
.