آمدی جانم به قربانت بیا خوش آمدی
می سپارم سر به پیمانت بیا خوش آمدی
گر بگویی دوستم داری فقط یک دفعه هم
می دهم گردن به فرمانت بیا خوش آمدی
من که دل دادم به تو هرکار می خواهی بکن
دست من باشد به دامانت بیا خوش آمدی
خوب می دانی که من باعشق تو شاعر شدم
شعر ها یم نذرچشمانت بیا خوش آمدی
انتظارت می کشیدم سال ها ای نازنین
می رسانم من به سامانت بیا خوش آمدی
تو گل زیبایی ومن شاعر اهل دلم
می شوم مبهوت و حیرانت بیا خوش آمدی
گر چه من در این غزل بسیار من من کرده ام
این منم هایم به قربانت بیا خوش آمدی
در خیالت آمده الیاس خوشحالی چه قدر
قلب من آماج پیکانت بیا خوش آمدی
کلمات کلیدی این مطلب :
چشمانت ،
تاریخ ارسال :
1394/10/3 در ساعت : 14:26:26
| تعداد مشاهده این شعر :
2688
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.