هزاران درود استاد.........آفرین به این همه تعصب..
شعـرِ سـرخ ِ دل خویـش را می سرودم
گرچه حرفی زبان بسته بی او نمی زد
آتشی را که می زد به جان ها دمادم
سوگِ مرگ ِ غریبانه ی قـو نمی زد
برق شـوقی که می آمد از هر نگاهش
هرگز آن گونه در چشـمِ آهو نمی زد
لحظه های عطش بود و ققنوس ِ زخمی
چهره اش ذرّه ای با شفق مو نمی زد
-----------------------------------------------
سلام علیکم
از ابراز محبتتون تشکر می کنم موفق باشید