درود و عرض ادب جناب مژدهی عزیز
اساسن در نقد شعر بیشتر تحلیل ها بر اساس سلیقه بیان می شود و دامنه ی شعر آنقدر گسترده است که نمی توان بر اساس معیاری قطعی حکم صادر کرد . به همین دلیل میشل فوکو نخستین بار گفت بر شاخصه های احساس و تخیل نمی توان پنجه ی قطعیت گذاشت زیرا گاهی این احساس بر ساختار ارجحیت می یابد . نخستین بار غزالی در کیمیای سعادت نوشت تغییر شعر و نوسانات ارکان در شعر گاهی نمی تواند جایگزین احساس درونی شاعر کرد .
در برش ساختاری شعری که شاعر می نویسد گاهی قوانین بر شعر سوار می شود و گاهی شعر است که قوانین جدید تر را رقم می زند . شعر حضرتعالی هم خوب شروع شده هم خوب تمام شده پردازش حضرتعالی نیز در حد فاصل شروع و پایان نشانگر تسلط شما بر ساختار شعر است هرچند به تاویل شعر بدور از بسیاری مسائل هنری و حتا علمی یک المان شخصی می دانم اما معتقدم برداشت های متفاوت از شعر نشانگر موفقیت آن می شود . شخصن با یک شبی مشکل ندارم اما پیشنهاد هرچند هم متقن باشد احتمالن در راستای زبان شعری شما نباشد بنابر این تنها کسی که می تواند شعر را ویرایش کند خود حضرتعالی هستید که بر اساس معیارهای زبانشناسی مختص خودتان اقدام فرمائید . زبان شعر از یکنواختی خاصی برخوردار است و نشان می دهد که شاعر بر شاخصه های شعر و غزل امروز تسلط دارید و این بحث نقد را انعطاف پذیر تر می کند . بارها گفته ام ما در حوزه ی زبان شناسی خیلی فقیر هستیم مشکل شاعران امروز ما بحث زبانشناسی است اگر محققان و پژوهشگران ما در این حوزه فعالیت بیشتری کنند قطعن شاعران ما با یک سر درگمی زبانی مواجه نخواهیم بود سوای نقطه نظرات پراکنده ای که از دکتر حسنلی عزیز دکتر ابوالحسن نجفی بزرگ و گاهی دکتر کزازی عزیز ما یک اثر یک دست و جامعی در حوزه ی زبانشناسی شعر نداریم و اگر گاهی اشعار زیادی از شاعران مختلف در یک روند زبانی خاص می بینیم بیانگر همین حیرانی زبانی است .
در حوزه ی تصویر و تخیل کار حضرتعالی قابل ستایش است و قلم موی احساستان بدون درگیری با گرافیک های ذهنی ساده و ملموس به رنگ آمیزی احساس تان پرداخته است . .
در بحث زیبایی های شعری در این اثر نیز به نسبی بودن نظرات اعتقاد دارم شاید آنچه من بعنوان یک زیبایی خاص می بینم دیگری به دید ابتذال و کلیشه به آن نگاه کند . اما مهمترین مولفه این شعر صمیمیت مقابله ای در بیان متکلمانه ی شاعر می باشد که همین امر زیبایی شعر را دو چندان کرده است . شعر از یک ارتباط خوب و منطقی بهره می برد و شاعر در روند رو به جلو دست و پایش را گم نکرده است . این به این معنی نیست که کفایت هم می کند بلکه به عقیده من شاعر در تعریف زبان صمیمی خودش از یک فونداسیون مهندسی شده بهره برده است که به زبان امروز نیز توجه داشته است .
هرچند مورد اخیر را در سبک شناسی یک دوره به تحلیل می نشینند اما می توان شعر دوره ی ما را دارای مولفه های خاصی فراتر از یک سبک دوره ای تلقی کرد .
انعطاف بیش از حد بیانات شاعرانه در بین بسیاری از شاعران ما از جمله جناب مژدهی مسیری بنیادین در پیش روی شاعران جوان می باشد
بجرات می توان گفت دهه ی 90 دهه ی جسارت های بزرگ توسط شاعران جوان می باشد . پایان این دهه به اذعان بسیاری از بزرگان از جمله استاد دکتر ابوالحسن نجفی دوره ی اوج غزل خواهد بود و بسیاری از گونه های موفق شعری دهه ی 70 و 80 را تحت الشعاع قرار خواهد داد .
جناب مژدهی عزیز را از جمله این شاعران جسور می شناسم که خلاف روند موج های رایج گاهی قدم های موثری بر می دارند . به نظر من تنها شاعران و نویسندگان یک ملت هستند که مختارند روند زبانی جامعه را تعیین کنند و ساختار های متحول و متطور را ترجیح دهند . بنابراین این مسیر در آینده ی نزدیک دچار تحولات دیگری خواهد شد . حقیر طی دو دهه ی اخیر با وسواس شعر امروز را دنبال می کنم و ریزه کاری ها و ظرافت های برجسته و جسورانه ای را در بین اشعار کلاسیک لمس کرده ام که در آینده بیشتر نیز خواهد شد
برای حضرتعالی عزت و بزرگی را آرزومندم