ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



به بهانه آرمیتا
این آخرین وداع من و یادگار شد
گلدختری که بعد پدر بیقرار شد
از پرده های سبز حجازی برون شد و
در زخمه های تند عراقی قطار شد
مه رو به شط نمود مگر تر کند لبش
خون گلوی مشک به جامش نثار شد
باران تیغ و تیر و نهان میغ و آفتاب
یا رب چه شد که آتش و گل همجوار شد؟!
اینجا که کوچه نیست! چرا آبروی خلق
بار دگر به هیزم خشکیده بار شد؟
مادر بیا که قامت فرزند دلبرم
چون اشکهای دخترک من بخار شد
قدی کمان و باز رخی نیلی از جفا
پیرایه های روشن این گوشوار شد
فصل خزان و غنچه و صحرا و یاسمن
بگذشت و روی نیزه دوباره بهار شد

گلدختری که بعد پدر بیقرار شد
در زیر مهر و ماه به هودج سوار شد
حالا میان کاخ خراب دمشق شوم
این آخرین وداع من و یادگار شد



موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1394/5/31 در ساعت : 12:35:57   |  تعداد مشاهده این شعر :  682


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 13,774 | بازدید دیروز : 19,150 | بازدید کل : 124,288,664
logo-samandehi