ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



چند رباعی و دوبیتی عاشورایی


 



 



به خون خدا حضرت امام حسین علیه السلام و72 ستاره اش



 



 



انگشتر آفتاب را می برید



دست یل بوتراب را می برید



بانیت قربه الی الله کسی



لب تشنه گلوی آب را می برید



***



تا حنجر پاک تو به قاتل برسد



باید که جهان به دور باطل برسد



لب تشنه فرات می نشیند عمری



تا کشتی کربلا به ساحل برسد



 



***



 



لب تشنه وبا صوت جلی گفت حسین



از عشق خدای ِ ازلی گفت حسین



روزی که به معراج شرافت پر زد



هفتاد ودو بار یا علی گفت حسین



***



تا قبله ی غم های جهان کرب وبلاست



مقصود تمام عاشقان کرب وبلاست



آن روز زمین خون خدا را نوشید



میعاد زمین وآسمان کرب وبلاست



 



***



 



نفرین به سیاه ِ باور این لشکر



به تک تک جاهلان شیطان پرور



بر آل عبا چرا ستم می دارند



بانان علی قد نکشیدند مگر؟



***



زمین از اشتیاقش کم نمی کرد



غم نان گونه اش را نم نمی کرد



غم مشک و علمدار آتشش زد



زمانه قامتش را خم نمی کرد



 



***



 



تا در دل عاشقان تو غم باشد



باید که جهان یکسره ماتم باشد



انگار زمان از حرکت می ماند



یلدا که شب تلخ محرّم باشد



 



***



قلندر وار از درمان گذشتند



از آب و آتش و طوفان گذشتند



کبوترهاي زخمی تشنه بودند



به نام عاشقی از جان گذشتند



 



***



زمین دشت شقایق هاي پرپر



و چشم آسمان از رفتنش تر



براي وسعتش دنیا قفس بود



به سمت عاشقی پر زد کبوتر



***



 



به حضرت سه ساله ی عشق



 



خمیده قدّ دلجویی سه ساله



پریشان است گیسویی سه ساله



پدر را دید و جان تسلیم حق کرد



شهید عشق،بانویی سه ساله



 



***



 



غروب وغربت تلخ مدینه



پر از غمناله های سوز سینه



خرابه را به آتش می کشاند



صدای گریه ی بانو سکینه



***



 



غمناله و اشک و آستینی که گذشت



اهل حرم و شب غمینی که گذشت



گیسوی سه ساله..،دامنی سوخته و...



چه تلخ گذشت اربعینی که گذشت



 



***



 



به شش ماهه ی شهید



در حنجره ی زمانه تابید اصغر



هی گریه نکرد!هی ننالید اصغر



دیگر نگران نباش آرام بگیر



آسوده تر از همیشه خوابید اصغر



***



به شبیه ترین افراد به مولا علی حضرت عباس علیه السلام



 



ماه از دل آسمان به صحرا پیوست

دستان جدا به صبح فردا پیوست

لب تشنه به سمت عاشقی پر می زد

با ناله ی"یا اخا"به دریا پیوست



 



***



 



وماه تو را داشت عبادت می کرد



خورشید تو را با زیارت می کرد



تا مظهر روشنی بماند،آن شب



آب از لب تو غسل شهادت می کرد



***



از مسند پاک روشنی عزل است آب



در دفتر شعر عاشقان هزل است آب



تا از لب ماه تشنه لب تر نشده است



لب تشنه ی یک جرعه اباالفضل است آب



 



***



 



یک سو تپش مرگ به رگهای حیات



یک سو نفس زخمی بودن،هیهات



شرمنده ی لبهای عطشناک حسین



لب تشنه ی عباس نشسته ست فرات



***



در باور مشک آسمان را کشتند



دستان علمدار زمان را کشتند



وقتی که علی ِ دوم از اسب افتاد



تک تک همه ی فرشتگان را کشتند



 



***



وقتی که امید آسمان عباس است



دلتنگترین مرد جهان عباس است



تا مشک به دوش  ِ دل ِ دریایی اوست



سقای ِ تمام عاشقان عباس است



***



 



در زمره ی عاشقان سرآمد هستی



مولای ادب وفای ِ بی حد هستی



آنگونه شبیهی تو به زهرا وعلی



سوگند که از نسل محمد هستی



 



***



 



به بانوی صبور کربلا حضرت زینب سلام الله علیها



 



دست از بدن و...سری از این تن برخاست



از اهل حرم صدای شیون برخاست



هفتاد و دو مرد بر زمین افتادند



تا در دل شب صدای یک زن برخاست



 



***



 



به حضرت علی اکبر شبیه ترین افراد به رسول مهربانی



 



 



لبریز یقین .تجسم باور شد



تا نیمه ی دیگری زپیغمبر شد



آئینه ی ماه را شکستند ولی



هر تکه ی او آینه ای دیگر شد



 



***



 



از حضرت خورشید بلی می گیرد



آئینه شباهت  جلی می گیرد



او نیمه ی سیبی ست که در معراجش



دستان محمد از علی می گیرد



 



***



 



شق القمر دوباره ی مولا بود



یا نیلی زخم مادرش زهرا بود؟



هر تکه به یاد یک نفر پر پر شد



هفتاد ودو آئینه ی عاشورا بود



 



***



 



چشمان تمام آسمان ها نم شد



تا سایه ی مصطفی از عالم کم شد



شق القمری دو باره می دید حسین



یک بار دگر قامت مولا خم شد



***



 



آئینه ی جد سرمدش می خواندند



شق القمر مجددش می خواندند



آنقدر شبیه مصطفی بود علی



که دشمن ودوست احمدش می خواندند



 



یاعلی


کلمات کلیدی این مطلب :  چند ، رباعی ، و ، دوبیتی ، عاشورایی ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/6/25 در ساعت : 19:24:31   |  تعداد مشاهده این شعر :  2409


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1390/6/25 در ساعت : 21:33:19
مرحبا.زبان ستایشم الکن است.این عقدپرن یک کهکشان ارزش دارد...واما در یکی از دوبیتیها سهوا قافیه اشتباه شده است:غم نان گونه اش پرنم نمی کرد...باید باشد که البته در صحت این ترکیب تردید است.فکر می کنم شماهم اینگونه گفته اید.به هر حال اصلاح می خواهد.سرفراز باشید.



************************************************************



سلام
حق با شماست
اشکال تایپی ست
درست این مصرع هست
غم ِنان گونه اش را نم نمی کرد
ممنونم از لطفتان
یاعلی
سارا وفایی زاده
1390/6/26 در ساعت : 16:30:2
سلام

مثل همیشه عالی سرودید.

*************************************************************
سلام
ممنون عزیز
ناصر عرفانیان
1390/6/26 در ساعت : 10:46:9
باسلام ودرود فراوان خانم حقیقت
بسیار رباعی ها ودوبیتی ها ی عاشورایی خوبی بودند خیلی خالصانه ورزنده
توفیق روزافزون شما را در سر ودن این گونه اشعار از خداوند متعال خو اهانم
در پناه حق


*****************************************************
سلام
ممنونم از محبتتان
یاعلی
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 5 ماه و 8 روز و 19 ساعت و 34 دقیقه و 55 ثانیه است همراه شماییم 455484895.685 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 6,768 | بازدید دیروز : 6,126 | بازدید کل : 123,418,946
logo-samandehi