ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



برای یک قیصر
 


چنان مچاله کند زندگی توراکه دگر
هوای زندگی ازسربه درکنی یکسر
 
نه یاری ات کند آن کس که یاورش دانی
نه باورت کند آن کس که داری اش باور
 
صدای هق هق تنهایی ات که می پیچد
شنیده می شود ازآن حدیث پنبه وسر
 
ومی رسی توپس از رنج سالیان دراز
به درک تازه ای ازپینه های دست پدر

 
چقدرقصه ی تلخی است این که می شنوی
که درعزای درخت اند وارثان تبر
 
وجای دست نوازش، توهمچنان نگران
که سیلی ات ننوازد کسی بدون خبر

****
میان سفره ندارد غزلسرای فقیر
به جزهمین دوسه مصرع برای یک قیصر

 ***
برای کهنه سرایی بهانه بهترازاین؟
که زخم کهنه ندارد زبان از این نوتر
 
کنار هم به خوشی روزگارشان سپری است
هراس مرده ی ما و همیشه زنگ خطر
  
بیابه ذکردعا صادقانه بنشینیم
درآرزوی طلوعی زمشرقی دیگر......


 

کلمات کلیدی این مطلب :  قیصرامین پور ،

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1394/1/28 در ساعت : 16:15:32   |  تعداد مشاهده این شعر :  785


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مرضیه عاطفی
1394/1/28 در ساعت : 21:2:47
"بیابه ذکردعا صادقانه بنشینیم

درآرزوی طلوعی زمشرقی دیگر......"


*****
ارغوان :
سلام خواهرم
سلامت باشید






خلیل ذکاوت
1394/2/10 در ساعت : 12:27:21
سلام
احسنت
خیلی خوب
آفرین

با توجه به لحن و لون و زبان و بیان این شعر، اگر به یک قصیده تبدیل شود، بهتر از این هم خواهد شد.
هادی ارغوان
1394/2/10 در ساعت : 22:44:2
سلام
ممنونم جناب ذکاوت
محمد حسین انصاری نژاد
1394/2/10 در ساعت : 1:36:21
آفرین هادی عزیز!
هادی ارغوان
1394/2/10 در ساعت : 11:20:51
مخلصم قربان
بازدید امروز : 48,982 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,213,293
logo-samandehi