ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شاید بهاریه...

قسم به حالِ بد احوالِ روز و شب در من
به خاک خشک بهارِ وجب وجب در من
به آرزو... که کسی بال های او را بست
به آب و آینه ای که سراب بود و شکست
به هفت سین سیاهِ... به طعم گنگ سماق
به جمع یک نفره، پای سفره، توی اتاق
به زهرهای پیاپی، به ظرفی از آجیل...
به قلب های کفن پیچ لحظه ی تحویل
به فال حافظ من که "تو" بود تعبیرش
به دست های منی که نبود تقدیرش...
به خانه ای که تکان خورد بعد رفتن تو
-منی که زخم زبان خورد بعد رفتن تو-
به این لباس عزا که به جای مهمانی...
به سایه ای که می آید برای مهمانی
به غربت شب تاری که می تَنَد در من
به برف های پیاپی که می زند در من
به عمر رفته، به بازار سکه ای که نبود
به من که مثل همیشه... به تکه ای که نبود
به من که مثل درختی تکیده ام عمری ست
به من که مردن سیبی نچیده ام عمری ست
به من که پای تبرها بریده تاب و تبش
به من که بی تو به آخر رسیده روز و شبش
قسم به دار و ندارم –به دست خالی من-
به سفره های بلند همین حوالی من
به سیر و سرکه ی در سفره های عید قسم
به ابرهای بهاری که سررسید قسم،
 
که سال، بی تو مبارک نمی شود هرگز
که سال، بی تو مبارک نمی شود هرگز

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1393/12/27 در ساعت : 18:14:7   |  تعداد مشاهده این شعر :  541


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمود کریمی‌نیا (کریما)
1394/1/6 در ساعت : 10:15:15
درود شاعر
دستمریزاد

سال نومبارک.
محمدمهدی عبدالهی
1393/12/28 در ساعت : 1:2:55
سلام و عرض ادب برادر عزيزم
درود بر شما
زيبا بود
شاعر بمانيد و برقرار
بازدید امروز : 45,206 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,209,517
logo-samandehi