ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



به سید الشهدا (ع)
به نام خدای مهربان

بدون هیچ مناسبتی این شعر تقدیم می شود به امام حسین ابن علی (ع) و لهوف سید بن طاووس:


از پهنه ی شب می زند بیرون، شوق طلوعی آتشین در سر

با لشکر شمس و قمر همراه، عشقی کهن در دل، یقین در سر

انگشتر دست خداوند است، زیباست چون درّ نجف زیبا

حرز تنش با "حسبی الله" است، عمامه اش نقش نگین در سر

از عرش می آید زره بر تن، از نور می آید چنین روشن

از آسمان می آید این سردار، اندیشه ی فتح زمین در سر

با ذوالجناح آید محمدوار، با ذوالفقاری تشنه ی پیکار

غسل شهادت کرده در کوثر، خُود امیرالمومنین در سر

*

آغاز شد پیکار شب با صبح، خورشید سرگرم رجز خواندن

دنیا میان خیل سرداران، کی دیده شوری اینچنین در سر؟!

باران تیر آمد نشست آنک، آن سو به چشم و مشک و دست، اما،

این سوی میدان بر گلو، بر دل...؛ بنشسته تیر آخرین در سر

شد جزء جزء پیکری قرآن، هرچند رفته روی نی اما

خوش جلوه کرده (– سربلند و سرخ – بر روی نیزه) عشق و دین در سر

*

بعد از هزاران سال این سو تر، یک نوجوان تشنه در سنگر

جان می دهد "انّا فتحنا" خوان، سربند "یا سلطان دین"  در سر...

(اربعین امسال)

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/10/23 در ساعت : 19:40:51   |  تعداد مشاهده این شعر :  916


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدمهدی عبدالهی
1393/10/23 در ساعت : 21:23:42
سلام و عرض ادب برادر بزرگوارم
درود بر شما
بسيار زيبا بود
ماجور باشيد در پناه اباعبدالله الحسين
مويد و منصور باشيد
مرضیه عاطفی
1393/10/25 در ساعت : 7:51:56
سلام و قبول باشد انشاءالله
"انگشتر دست خداوند است، زیباست چون درّ نجف زیبا..."
ببخشید اتصال و خوانش سریع "ذوالجناح آید" برای رعایت وزن؛ کمی غیر ملموس است.
هواره آیینی باشید.
یاعلی(ع)
مجید هادوی
1393/10/24 در ساعت : 8:1:23
دنیا میان خیل سرداران، کی دیده شوری اینچنین در سر؟!

خیلی زیبا بود. ممنون
بازدید امروز : 41,516 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 124,000,116
logo-samandehi