سلام بر استاد دریا دل جناب خوش عمل عزیز "در مرور آیه های شرم چشمهای هیز عشق را کور کرده ام تا بهشت خاطر تو را به دست آورم از جهنمی به وسعت شعور -عبور کرده ام هرچه خواستی تو -جز خودم که نیستم- خونبهای باور تو جور کرده ام." خیلی خیلی زیبا بود راستی استاد خاطرتان را مکدر نبینیم اگر کسی به پیشگاه شما جسارت کرده من شخصا عذر میخواهم . ************************* سپاس از محبت بی شایبه ی شاعر دریادل صمیمی.زنده باشی.
|
سلام برادر عزیز و خوبم نمی دانم مدت است که احساس میکنم که در دل شما رفته و راز های تان را می آبم و دران غرق میشوم در مرور آیه های شرم چشمهای هیز عشق را کور کرده ام تا بهشت خاطر تو را به دست آورم از جهنمی به وسعت شعور -عبور کرده ام هرچه خواستی تو -جز خودم که نیستم- خونبهای باور تو جور کرده ام. این بند شما بند بند مرا جدا کرد و همچنان عید را تبریک میگم ****************************** از اینکه مرا می نوازید و محبت نثار می کنید بسیار سپاسگزارم.سایه تان مستدام.
|
سلام استاد عید سعید فطر بر شما و خانواده محترم مبارک باد هر دو کار بدیع بودنند و فاخر خواندم و استفاده کردم ---------- اینکه دلتان به وسعت دریا شده نشان از پذیرفته شدنتان در این آزمون الهی ست ما را نیز آن بالا ها ،دعا فرمائید *************************** ای عزیز.عمریست در حضیضم و بالا نمی روم.هماره ملتمس دعا از انفاس قدسیه ی فرهیخته ای چون شمایم.از ادعیه ی زاکیه ی خویش مرا فراموش نفرمایید.عید بر شما و اهلبیت کرامتان مبارک باد.
|
جناب خوش عمل عزیز سلام بر شما . عالی است این سه کار محظوظ شدم برادر / ضمنا طنز در قالب سپید گفته اید یا نه ؟ ****************** با ابلاغ سلام و اهداء تحیات وافره و تبریک حلول ماه شوال و طلول عید سعید فطر به شما و خانواده ی مکرم. در بارگاه ملکوتی حضرت ثامن الحجج مرا دعا کنید.ضمنا سپید در قالب طنز گفته ام اما طنز در قالب سپید نه!!از مزاح گذشته چند عنوان طنز نیمایی دارم که قبل از ورود شما به پایگاه در دفتر شعرم درج شده است.باقی بقایتان.
|
سلام جناب خوش عمل بزرگوار مسافری غریب در پلنگ دره ی احساسم آنگونه سراسیمه که آسمان را در آب نظاره می کنم ماهی را بر درخت! نیازی دیگر با من نیست جز بوسیدن لبهای ستاره ی دریایی عید شکوفایی مبارک به گمانم مثل حضرت حافظ شما هم اجر صبرتان را در شب قدر امسال گرفته اید ********************** فرمایش عالی عرق شرم بر جبین می نشاند.کریمی چون شما باید که در خلوت خود مرا نیز دعا کند تا از این همه کدورت برهم.ملتمس ادعیه ی زاکیه ی جناب عالیم.
|
چون مناسبتی شوم لای ورقهای تقویم بر می خورم از خاکستر آتش ایام ققنوس وارمی رویم و تلواسه در عطش را به تار و پود ثانیه ها پیوند می زنم تاریخ را مناسبتی شومم ققنوس وار به سوختن محکوم. ==================== سلام. عید فطر مبارک. ************************** عید فطر بر شما شاعر دریادل نیک اندیش و خانواده ی مکرم فرخنده و مبارک باد.
|
استاد عزیز سلام! از خواندن هر سه شعر لذت بردم، ققنوس چیز دیگریست... ************* سایه ی شما شاعر مفضال مستدام و ایامتان به کام.
|
پاینده باشید استاد /بهره بردم / عیدتان مبارک /شاد باشید ***************** سپاسگزار از لطفتان.من هم متقابلا تبریک می گویم.
|
چشمۀ ذوقتان جاری آسمان طبعتان بارانی و هزار شاخۀ گل ارغوانی تقدیم به جناب عباس خوش عمل کاشانی! عیدتون مبارک ****************** سلام بر شما شاعر و نویسنده ی اندیشمند و نکته سنج.عید بر شما هم مبارک باد.
|
سلام بر استاد خوش عمل کاشانی اشعار سپیدتان چون موزونتان قوی است سه شعر زیبا که هر کدام می تواند جدا باشد اما با هم نیز ارتباط دارند موفق باشید اگر فرصت کردم بر می گردم و نگاهی دیگرگونه به شعرتان خواهم انداخت البته با اجازه ************************ با محبتهای صمیمانه ی خود مرا شرمنده می کنید.خیلی خوب است اگر نقدهای موجزی بر شعرهای دوستان بنویسید تا مستفیض شویم.
|
سلام استاد خوش عمل از خواندن هرسه شعر محظوظ شدم خیلی زیبا بودند عیدتان مبارک ***************** عید بر شما شاعر صافی ضمیر نیز مبارک باد.از اینکه همچون همیشه به نوازشم آمده اید ممنونم.
|
فطر بر عاشقان مبارک باد عاشقان فطرتان مبارک باد!! طاعات و عباداتتان مقبول درگاه حق ان شاءالله شعر سپید و نیمایی از استاد خوش عمل هم حکایتی است شنیدنی و خواندنی و لذت بردنی، که مورد دوم و سوم را با موفقیت به انجام رساندیم!! (امیدوارم نظرتان درباره اشعار سپید و نیمایی تان که سالها پیش در "خلوت انس" استاد مشفق بیان فرموده بودید امروزه تعدیل شده باشد!) (: *************************** با سلام و تبریک عید فطر.بزرگ و بزرگواری چون شما خود می دانید ما طایفه چقدر دمدمی مزاجیم!آنچه در خلوت انس آمده وجه لین قضیه است.خبر ندارید که پس از آن چه آتشها که در این تنور نیفروختم!!به طنز گفتم:هر شاعری که آمد و شعر سپید گفت/از دیدنی هر آنچه به دنیا ندید گفت...والخ.به جدگفتم:ای شعر سپید ارمغان غرب مانا که نکوهیده منظری/وی شعر کهن گنج باستان ما را تو بهین در و گوهری/دانی که به نزد سخنوران آن را چه بها و مقام و شان/وین را چه جلال و شکوه هان باید که بدین چامه بنگری/آن خاربنی در مسیر راه بی ارزش و واهی چو پر کاه/وین دسته گلی خلد جایگاه با رایحه های معطری/آن بی سر وپایی هزار فن آراسته دیوی دروغزن/وین پیک خداگونه ی سخن بر امت دلها پیمبری/آن ماده هیولای بد سرشت منفور و عفن بی فروغ و زشت/وین حور سیه چشمی از بهشت خرم وجناتی معنبری/آن زهر و شرنگی به کام جان ویرانگر احساس این و آن/وین باده ی احیاگر روان افکنده خدایش به ساغری...قصیده ای طولانی است!! راستی ما را چه می شود؟نگویید من اینطور نیستم!
|