ه ! بر دوش شاعر شرقی ، شعری از تیره ی شکایت هاست
شکوه ای از شیوخ نفت وشکم ، اعتصام عرب به عادت هاست
دست در گوش ، نشنوند از گور ، جیغ و فریاد دسته جمعی را
چشم های به هر جهت خیره تا شریک شکست قامت هاست
ایستاده ست آن طرف مادر تا نگه دارد او فلسطین را
سایه ی نسل های اردوگاه ، راوی سال ها اسارت هاست
ای تو تنهای روزگار بگو کودکان را که سنگ بردارند
امت واحدی که می گویند چشم بر وادی هدایت هاست
پلی از جنس آبی الهام از دل خاک تو به سوی خداست
ای شکوه همیشه ی معراج ، قلبت آیینه ی رسالت هاست
شانه ی شاعران شرقی سخت زیر بار شعور می لرزد
سخن از سرزمین گم شده است،صحبت از عشق ها وعصمت هاست
خون خوبان طلیعه ی راه است تا ظفر عاشقانه در پیش است
قامت سبز پایداری را ریشه در شعله ی شهادت هاست
تا که در ژرفنای دیر و کنشت ، سیصد وسیزده صدا پیچد
با پیام آوران آزادی ، مرهم رحمت و عنایت هاست
تاریخ ارسال :
1393/7/30 در ساعت : 20:52:48
| تعداد مشاهده این شعر :
637
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.