ابتدای سخن عذر خواهم از جناب عصمتی در خصوص قافیه قمقمه و همهمه که گفته بودم قافیه نمی شوند در صورتیکه درست این بود می گفتم قافیه ناسالمیست نه این که غلط و از قانون خارج باشد
معمولا مصوت کوتاه ه را در حکم الحاقی می گیرند که در این صورت باید یک هجای قافیه باقی بماند و اگر مصوت هجا غیر یکسان باشد قافیه چندان سالمی تولید نمی شود ، ولی شاعران بزرگ هم این کار راکرده اند همین امروز در جلسه مثنوی خوانی همراه جناب خصلتی به بیتی از حضرت مولانا برخوردیم که گله با قلقله قافیه شده بود
و اما سلام بر شاعر این شعر
در بیت اول استفاده از واژه چه به درستی صورت نگرفته است معمولا این وابسته پیشین زمانی بکار می روذ که با هسته های متفاوت و متضاد بکار رود
مثلا می گویند چه در گرما چه در سرما یا چه در مهر و چه در خشم
وقتی که هیبت و غیرت وعشق از لحاظ معنایی در یک حوزه قرار می گیرند چه اضافی به نظر می رسد یعنی بود و نبودش یکسان است
این بیت و بعضی از ابیات دیگر این شعر از جنبه دیگر نیز رنج می برد و ان غلبه شعار بر شعر است
اصولا شعار منطق خود را از طرح مفاهیم کلی می گیرد ولی شعر منطق وقدرت اقناع خود را از تصویر سازی و جزیی نگری دریافت میکند
به طور مثال وقتی ان شاعر بزرگ (موسوی گرمارودی )می فرماید :«در احد/ که گلبوسه زخمها تنت را دشت شقایق کرده بود/ مگر از کدام باده مهر مست بودی/ که با تازیانه هشتاد زخم، بر خود حد زدی؟» در حقیقت چند ویزگی کلی ممدوح به تصویر و شعر تبدیل شده است و مخاطب از درون شعر عشق و هیبت و غیرت را دریافت می کند حتی بدون اینکه این کلمات با یکدیگر ردیف شوند
گرچه در مصراع دوم اضافه تشبیهی انگشتر فضل و شرافت می خواسته است کمی جنبه شاعرانه راقدرتمند سازد ولی به دلیل کلیشه ای بودن چندان موفق نبوده است اصولا قرار دادن بار شعری یک متن بر دوش ترکیب های اضافی و وصفی شعر را از دایره عینیت خارج می سازد
بیت دوم این شعر گرفتاریک مشکل محتوایی است
شاعر محترم مسبوق باشند که علم الیقین ، عین القین و حق القین سه مرتبه از درجات سلوک است و نه سه ویژگی. ردیف کردن آنها و احاله جمیع این مفاهیم بر ممدوح حشو به نظر می رسد این به ان می ماند که شما به کسی بگویید تو هم گواهی نامه درجه سه داری و هم گواهینامه درجه دو و هم گواهینانه درجه یک
رسیدن به مرحله حق الیقین همان مثل مولاناست که می گوید چون که صد امد نود هم پیش ماست
در بیت چهارم شاعر محترم کلمه باور را در نامناسبترین وجه ممکن بکار برده است
بار معنایی کلمه باور بر ایمانی قوی دلالت می کند و در این فضا که شاعر می خواهد نوعی تحیر و سرگشتگی و تردید خود را از دو رفتار حضرت علی (ع) بیان کند اعاده مفهوم نه که نمی کند بلکه توهین امیز نیز می باشد
شاعر محترم اگر فرصت یابند و به که های ربط شعر خود توجه کنند خواهند فهمید که اکثر انها فقط برای پر کردن وزن بکا رفته است و از ضعف های اشکار زبانی این شعر محسوب می شود
وزن تکرار مفاعیلن شاعر را مجبور کرده است که در ابتدای مصراع ها و درون ان از که و تو های اضافی استفاده کند
ایزدی گنابادی
سعید تاج محمدی
1393/8/3 در ساعت : 23:49:41
بسیار ممنونم از نقد خوب و کمک جنابعالی.
با اکثر نکاتی که فرمودید موافقم و از ان ها استفاده خواهم کرد
امیدوارم سایر اساتید نیز با نقد این شعر به من کمک کنند
|