ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



عروج دل (در استقبال از غزل حضرت خاقانی رح)


 



در استقبال از غزل حضرت خاقانی رح



 



صنم می گو و در میخانه می رقص!



نوایی می زن و مستانه می رقص!



 



 



عروج دل



زدرد بیخودی مستانه می رقص!



گهی در خود میان خانه می رقص!



عروج دل به عریان سما گفت:



"بیا در فطرت دیوانه می رقص"!



اگر در بیخودی محوی چو مجنون



به ساز لیلی ِ مستانه میرقص!



جنون جوشی دلم درخانه می گفت:



"که با شرب فنا پیمانه می رقص"!



طواف بیخودی حس را چنین گفت:



"بیا در  کعبة دلخانه می رقص"!



ز درد حسرت امواج باطن



میان عشوه های فانه می رقص!



زجوش جلوه کاری در مدارت



میان کائنات خانه می رقص!



به ساز ضبط عریان نزاکت



"میان محرم و بیگانه می رقص"!



 



نویسنده :عبدالله امان

کلمات کلیدی این مطلب :  عروج ، دل ، (در ، استقبال ، از ، غزل ، حضرت ، خاقانی ، رح) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/6/4 در ساعت : 0:58:22   |  تعداد مشاهده این شعر :  1286


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد وثوقی
1390/6/5 در ساعت : 1:26:56
سلام جناب آقای عبدالله بیخود عزیز

اگر در بیخودی محوی چو مجنون
به ساز لیلی ِ مستانه میرقص!

شعر زیبایی بود دست مریزاد.
مستدام باشید.

تشکر از مهربانی تان
مصطفی معارف
1390/6/5 در ساعت : 13:50:28
جناب بیخود ضمن اینکه از خواندن شعر زیبای شما مثل همیشه متلذذ شدم اما منظورتان از این مصرع را متوجه نشدم

میان عشوه های فانه می رقص!
با تشکر موفق باشید.


لفظ فانه از اصطلاحات فزیک است
که درین جا
دنیای باطن را به تصویر میکشاند

و طرح تصوفی است

تشکر
برزو علی پور (خودکار کم رنگ)
1390/6/5 در ساعت : 9:4:52
سلام جناب عبدالله
پست جدید شما را خواندم .
خوب بود .
موفق باشید .
با احترام _ خودکار کم رنگ

درود بر دوست گرانقدرم

تشکر از احساس تان
بازدید امروز : 17,690 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,976,290
logo-samandehi