تو مطلع هر شعر که هستی خوب است
با گردش چشمان تو مستی خوب است
بعد از تو جهان جهنمی خواهد شد
با بودن تو هوای هستی خوب است
**
من هیچم و تو هر چه تصور نشود
حجمی که ازل تا به ابد پر نشود
من سایه ی افتاده به خاکم اری
باید که فدای تو...نه..در خور نشود
**
حالا پرم از واژه برای تو و عشق
ای هر چه غزل هست فدای تووعشق
در هستی من زمزمه ای دیگر نیست
جز لحن تبالود صدای تو و عشق
**
هر چند به پای عشق من پژمردی
اخر چه بلایی به سرم اوردی
انقدر که من برای تو میمردم
ای کاش تو هم برای من میمردی