ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



انتظار سرد یک فنجان خالی
با نگاهش ساغری سرشار دستم می‌دهد
چشم مستش باز دارد کار دستم می‌دهد

شب که بی‌ او می‌نشینم غم رفیقم می‌شود
می‌نشیند پیش من سیگار دستم می‌دهد

ساعت دیواری آهی می‌کشد، سر می‌رود
لحظه‌هایی خسته  و تبدار دستم می‌دهد

انتظارِ سردِ یک فنجان خالی روی میز
حسرتی تلخ و ملالت‌بار دستم می‌دهد

گفته‌ بودم شعر بی شعر، امشب امّا یاد او
باز دارد کاغذ و خودکار دستم می‌دهد...
کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ، سعید سلیمان پور ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1393/3/27 در ساعت : 13:58:11   |  تعداد مشاهده این شعر :  1540


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید حمید رضا موسوی
1393/4/4 در ساعت : 21:34:13
زیبا و تصویری
اما چرا انتظار سرد یک فنجان خالی اگر فنجان پر بود چقدر زیباتر و حس انگیز تر و دارای تناسب با حالت انتظار داشت

شب که بی‌ او می‌نشینم غم رفیقم می‌شود
می‌نشیند پیش من سیگار دستم می‌دهد
واقعا زیباست

..............................
درود بر جناب موسوی عزیز
ممنون از نظرتان اما فنجان چای را معمولا بعد از رسیدن مهمان پر می کنند.اگر فنجان پری انتظار بکشد یعنی مهمان رفته است روشویی دست و رویی بشوید و بیاید چای یا قهوه را هورت بکشد!اما انتظار فنجانی که روی میز چیده شده است و خالیست یعنی هنوز مهمان نزول اجلال نفرموده است! :)
ارادت داریم
خدابخش صفادل
1393/3/30 در ساعت : 9:7:54
درود.خوب بود.بیت نخست از نظر زبانی با دیگر بیت ها فرق دارد. ساغر/چشم مست/ شعر را از نگاه و زبان شعر معاصر دور می کند. فعل می دهد، نیاز به حرف اضافه یا همان نشانه متمم دارد. مانند:به دستم می دهد. شاید این هم کمی به کار صدمه زده باشد. اگر چه سادگی وصمیمیت این نقص هارا پوشانده است. با پوزش.

.....................................................

سلام و درود بر جناب صفا دل عزیز و ممنون از ناگه نقادانه تان.اگر اجازه بفرمایید دو نکته را درباره مواردی که فرمودید عرض کنم:
1- بله حق باشماست.بیت اول به طرز کاملاً مشهودی قدمایی است و این طبیعتاً از چشم شاعری که در بیتهای دیگر سعی می کند امروزی باشد، پنهان نبوده است!در واقع منظورم این است آن شعری که می خواهد در یبت آخر شروع شود، همین بیت آغازین است.یعنی این بیت به ذهن شاعر رسیده و بعد بیتهای بعدی مثلا شرح پریشانی شاعر است.شاید بهتر بود این به نوعی مشخص تر ارائه می شدمثلا بیت مطلع در مقطع هم تکرار می شد.در هر حال نتیجه می گیریم که این حس را نتوانسته ام به مخاطب منتقل کنم!
2- اما درباره حذف حرف اضافه خدمتتان عارضم که حذف و گاه تکمیل حرف اضافه طبیعت زبان است.
این حذفها در محاورات بی شمار است و نیازی به مثال ندارد اما نباید فراموش کرد که در ادبیات کلاسیک ما نیز مرسوم بوده است.
دو حرف اضافه "به" و "در" بیشتر از دیگر حروف حذف شده اند.حتی در شاعران بزرگی مانند فردوسی و سعدی و حافظ نیز این حذفیات به چشم می خورند.
(در)همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی....سعدی
برو کنج قناعت جوی و (در) کنج عافیت بنشین.....حافظ
(به)خانه ی خود رفتمی این چون شدی.....مولوی
(در) شبی (به) یاد دارم که چشمم نخفت....سعدی

در پایان باز از شما شاعر و ادیب گرامی متشکرم که نظرات نقادانه تان باعث می شود که باب بحثهای ادبی در صفحات شاعران باز شود و شاعران هنگام سرودن حواسشان جمع تر باشد!
قربان مرامتان
محمدمهدی عبدالهی
1393/3/29 در ساعت : 20:39:42
سلام و عرض ادب اخوي
درود بر شما
بسيار زيبا بود مثل هميشه
همواره موفق و پيروز و سربلند باشيد
ياعلي
........................................
سلام بر شاعر عزیز
ممنون از حضور و نظر پر مهرتان
وحیده افضلی
1393/3/27 در ساعت : 15:1:5
دروووود...
..............................
درود بر شاعر گرامی
حبیب حاجی پور
1393/4/2 در ساعت : 0:32:43
باسلام!
"گفته بودم شعر بی شعر،امشب اما یاد او
باز دارد کاغذ و خودکار دستم می دهد"
شیرین و دلپذیر بود!

.................................................

سلام جناب حاجی پور عزیز
ممنونم از عنایتتان
عبدالله امان
1393/4/6 در ساعت : 1:52:8
عالى بود درود

....................

درود بر شما
ممنونم شاعر عزیز
صمد ذیفر
1393/3/27 در ساعت : 17:4:32
سلام.
درودتان جناب سلیمانپور عزیز .
زیباست. موفق باشید انشاء الله

ساعت دیواری آهی می‌کشد، سر می‌رود
لحظه‌هایی خسته و تبدار دستم می‌دهد
................................................
سلام برادر بزرگوارم
ممنون از لطفتان
ارادت داریم
بازدید امروز : 5,112 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,991,602
logo-samandehi