وقتي ستاره نيست زماني كه ماه نيست
ديگر بگو كه شب زدگان را گناه چيست؟!
آه از نهاد آينه ها هم برآمده ست
پاشيده خون به صورتشان جاي آه نيست
يك اشتباه هستي گل را به باد داد
گل؟ يا كه باد؟ باني اين اشتباه كيست؟!
بيچاره آن پلنگ كه دل را به شب زد و
عمري به شوق ماه در اين مرگگاه زيست
فرياد كافي است جلوتر نرو از آن
كوري و هست بر سر راه تو چاه ايست!
تاریخ ارسال :
1393/2/13 در ساعت : 11:6:11
| تعداد مشاهده این شعر :
943
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.