به نام عشق ، به نام همیشه ی جاری
به نام حضرت معبود ، حضرت باری
به جان دوست که از جان من عزیز تر است
زمانه می گذرد همچنان به دشواری
نه آنکه شکوه کنم باز هم خدا را شکر
جراحت دل ما نیست آنقدر کاری
مباد خاطرت از روزگار افسرده
مباد چشم تو در بند گریه و زاری
به خواب رفتن ِ با قصدِ دیدنت خوب است
رسیدن ِ به تو در بین خواب و بیداری
نگاه چشم، به دیدار دیگران ، هرگز
صدای قلب ، به هنگام دیدنت ، آری
قلمرو دل ما در تصرف عشق است
درود بر من و تو ، شاعران درباری !
سلام گرم مرا می رساند این نامه
به پیشگاه محمد حسین انصاری
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/5/22 در ساعت : 4:44:41
| تعداد مشاهده این شعر :
1359
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.