اگرچه بادل ِ پُر از نیازآمده ایم
به میهمانی ارباب ِ ناز آمده ایم
شکوه ِعشق به این سویمان کشید،که پَر
کبــوترانه کشیدیم وباز آمده ایم
پُرازکرامت این میزبان شده است جهان
چو رند درطلب ِکشف ِراز آمده ایم
بساط ِعاشقی اینجا به وسعت ِعشق است
کجاست دل ، که ببیند مجازآمده ایم
نیازنیست به دعوت،که پرده بردرنیست
وما به میل خود و بی جواز آمده ایم
برای صاحب این سفره ناز زیبنده است
به زیر سایه این سـرو ِ ناز آمده ایم
سمند ِعشق به یـُمن ِامید زین کردیم
و بربساط ِ بسیطش به تاز آمده ایم
برای هدیه براین سفره دستمان خالیست
که مـابه درگه آن بی نیـــازآمده ایم
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/5/22 در ساعت : 4:5:28
| تعداد مشاهده این شعر :
1194
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.